تا سپیده...| یادداشت های گاه و بی گاه اسماعیل معنوی

تا سپیده...| یادداشت های گاه و بی گاه اسماعیل معنوی

کمی دغدغه دارم

طبقه بندی موضوعی

۱۲ مطلب با موضوع «نقدنامه» ثبت شده است

تشکیلات، معبد است نه معبود!

چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۰۹ ق.ظ

*منتشر شده در نشریه "روضه" به مناسبت ایام شهادت امام صادق(علیه السلام)+ دانلود فایل pdf

وقتی می خواهیم از یک موضوع خاص و یا یک شخصیت خاص سخن بگوییم و ابعاد وجودی اش را بیشتر بشناسانیم، بدنبال ویژگی های "بارز و متمایز" می رویم. سیدناالقائد الامام خامنه ای در معرفی شخصیت والای حضرت اباعبدالله الصادق (علیه السلام) فرموده اند: «امام صادق(ع) مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشکیلات بود...اما آن بعد سوم را که اصلاً نشنیده‌اید، مرد تشکیلات بودن امام صادق(ع) است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود». گوینده این جملات کسی است که برخی بزرگان معتقدند اگر بخواهیم در سراسر عالم اسلام چندنفر متبحر و متخصص در علم رجال را نام ببریم قطعا یکی از این افراد حضرت آیت الله العظمی خامنه ایست، لذا با این مقدمات بخوبی می توان اهمیت موضوع تشکیلات و سازماندهی را خصوصا برای عرصه فعالیت های دینی و فرهنگی متصور شد. به همین بهانه نکاتی در باب کارتشکیلاتی با تاکید بر تشکیلات و سازمان های فرهنگی جناح مومن انقلابی در ادامه می آید.


تشکیلات به چه معناست؟
به بیان ساده تشکیلات به معنی زنجیره وار و متصل و هماهنگ کار کردن است. بدون راه اندازی یک سیستم و یک تشکیلات قطعا نمیتوان به خوبی یک حرکت را مدیریت کرد. تشکیلات لازمه یک مدیریت خوب است و حتی شاید بتوان گفت لازمه هر مدیریتی است. تصور کنید یک فرد برای اینکه بتواند راه برود باید به خوبی اندام های حرکتی خود را تنظیم کند و به حرکت درآورد، حال چنانچه اختیار پاها را از او بگیریم و یا فرد از قابلیت های دست های خود بی اطلاع باشد، چگونه می تواند یک راه را به خوبی طی کند؟!
تشکیلات و سازماندهی برای هر حرکتی یک ضرورت است.«هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمیرود. انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد.» (امام خامنه ای-27/11/60)

امروزه یکی از زمینه هایی که نیاز جدی به سازماندهی و تشکیلات دارد، جریان خود جوش مومن و انقلابی است که روز به روز در حال پیشرفت است. برای موفقیت یک تشکیلات انقلابی مولفه هایی وجود دارد که اهم آن در اندیشه های آن حکیم فرزانه «مدیریت متمرکز، تکثیر به جای انشعاب خطرناک، نظم، روحیه جهادی، توکل به خداوند، مشخص بودن اهداف، برنامه ریزی دقیق و ترمیم چشم انداز، قانون مندی، توجه به اشتراکات به جای اختلاف سلیقه ها، انعطاف پذیری، عدم انحراف در مسائل مالی و مردمی بودن» می باشد که در این یادداشت به صورت خلاصه توضیحاتی در خصوص برخی موارد مذکور بیان می شود.


مدیریت متمرکز:
هر گروه و یا سازمانی لزوما باید یک مدیریت واحد داشته باشد. تقریبا همه مکاتب فکری این را تایید می کنند که مدیریت گروه یک امر نسبی است نه مطلق! یعنی آگاه ترین و شایسته ترین فرد در گروه باید زمام امور را بدست بگیرد و قطعا وجود یک مدیر هر چند با نواقصی وعیوبی همراه باشد برای یک تشکیلات بهتر است تا فقدان آن! که در این صورت اصل تشکیلات زیر سوال می رود.تشکیلات بدون رهبر اساسا تشکیلات نخواهد بود!.


مشخص بودن اهداف:
ماجرای معروف قدم زدن دانش آموزان روی برف را شنیده اید، دانش آموزانی که فقط جلوی پای خود را نگاه کرده بودند مسیر را تقریبا منحرف و اصطلاحا مارپیچ طی کرده بودند؛ فقط کسی که چشمش را به نقطه نهایی و خط پایان دوخته بود راه را بخوبی و مستقیم طی کرد. این مثال دقیقا برای یک تشکیلات هم صدق می کند. نباید در کارهای روزمره و پیش پا افتاده غرق شد. مدام باید هدف های اصلی سازمان را مقابل دیدگان قرار داد و مدام باید به همه اعضا گروه یادآوری کرد. حتی کارهای کوچک را هم با نگاه به اهداف و آرمان های بزرگ انجام داد  که اگر چنین شد تا حد زیادی جهت دهی ها اصلاح می شود و علاوه بر آن انگیزه نیرو ها هم فوق العاده افزایش پیدا می کند. بدیهی است که وقتی یک نیرو خود را سهیم در یک هدف و آرمان بزرگ بداند با قوت و با انگیزه بالاتری در صحنه حاضر می شود.


توکل به خداوند: توکل آن کیمیایی است که فقط گروهی از جریان ها و سازمان ها می توانند از آثار شگرف آن بهره ببرند. آنانی که به قدرت لایزال الهی اعتماد واعتقاد کامل دارند، که « وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَه مَخرَجاً * وَ یَرزُقهُ  مِن حَیثُ لا یَحتَسِب » البته این رزق، گونه های متعددی دارد و گاهی یک فکر نو وایده جدید، رزق الهی است که کارها را به خوبی پیش می برد.

فرهنگ و روحیه جهادی: یکی از مهمترین ویژگی هایی که مجموعه های انقلابی را از سایر سازمان ها متمایز می کند "روحیه جهادی" در کارهاست. برای یک جهادگر خروجی و ثمره کار مهم است نه دلیل قانع کننده عدم انجام شدن کارها! ، جهادگر برای رسیدن به هدفش یا راهی پیدا می کند و یا راهی ابداع می کند.


تکثیر به جای انشعاب: یکپارچگی و انسجام همیشه یک اصل است و طبیعی است که گاهی باید از برخی مسائل غیر اصولی هم کوتاه آمد تا به انسجام و وحدت آسیبی نرسد، یکی از مشکلاتی که همیشه گریبانگیر جریان های انقلابی بوده« انشعاب و انشقاق» است. نباید ظرفیت ها را نصف کرد بلکه در مقابل باید به موضوع «تکثیر» پرداخت. قطعا یکی از ویژگی های یک تشکیلات موفق این است که بتواند در راستای رسیدن به اهداف خود، درون زایی کند و بواسطه بالا بردن توانمندی ها و ظرفیت ها تشکیلات های همسو و همکار بوجود بیاورد. نیروها رشد می کنند و بزرگ می شوند و اگر نتوانیم زمینه های فعالیت برایشان تعریف کنیم به احتمال قوی دچار عارضه "انشقاق" خواهیم شد.


نظم: متاسفانه برخی فعالیت های انقلابی و جهادی را مترادف با بی نظمی و عدم استفاده از روش های اصولی می دانند که صد درصد غلط است. قطعا رعایت نظم و اصول سازمانی در بلند مدت موجب سهل شدن انجام امور می شود، کار بی نظم شاید در نگاه اول کمی زیرکانه و راحت تر باشد اما در میان مدت و بلند مدت با گسترش فعالیت ها و گذر زمان هزینه هایی که در اثر بی نظمی به فرد یا سازمان وارد می شود چه از حیث ریالی و چه از حیث زمانی معمولا چند برابر آن چیزی است که در ابتدای راه می بایست برای رعایت اصول نظم سازمان صرف می شد. البته تشکیلات یک معبد است نه معبود! نکته مهم اینجاست که در یک تشکیلات مومن و انقلابی نظم و اصول سازمانی وسیله ای برای رسیدن به اهداف عالیه است و چنانچه این ساختار به اصل اهداف سازمانی لطمه وارد کند نباید معطل ماند و نقطه اختلاف ما با برخی نظریات خشک مدیریتی در همینجاست.


توجه به اشتراکات به جای اختلاف نظرها: معمولا در جبهه باطل بین افراد حتی اگر99 نقطه اختلاف هم وجود داشته باشد اما حول یک نقطه مشترک جمع می شوند و اختلاف نظرها نادیده گرفته می شوند. مثلا به عنوان نمونه در جریان انتخابات ها در برخی جریان های وابسته می توان افرادی را مشاهده کرد که کاملا با هم در تضاد هستند اما برای رسیدن به یک هدف مشترک با هم متحد میشوند.  در جریان مومن و انقلابی گاها این آفت دیده می شود که برخی نه تنها از نقاط اختلاف نظر چشم پوشی نمی کنند بلکه در پی «اختلاف تراشی» هستند و از هر مسئله کم ارزشی برای شبهه وارد کردن به افراد و جریان های همسو بهره برداری می کنند که این یک سم خطرناک است. لزومی ندارد که همه به یک نحو فکر کنند ، مهم پایبندی به اصول است.
«معنای وفاق این است که نسبت به هم خوش بین باشند، رحماءبینهم باشند، همدیگر را تحمل کنند، در جهت ترسیم هدفهای والا و عالی برای رسیدن به آنها به یکدیگر کمک کنند و از ایجاد تشنج، بداخلاقی، درگیری، اهانت و متهم کردن بپرهیزند. امروز به نظر من وظیفه ما این است. ( امام خامنه ای 7/3/81)


خطر انحراف در مسائل مالی: یکی از چالش هایی که همه مجموعه های انقلابی با آن دست و پنجه نرم می کنند کمبود منابع مالی و عدم وجود یک منبع مالی با ثبات است. بخش زیادی از وقت، انرژی، فکر و اعتبار تشکیلات و سازمان های فرهنگی مردمی صرف جمع آوری بودجه می شود که گاها در این راه ترکش های خطرناکی به پیکره مجموعه وارد می شود که وام دار شدن به اشخاص و جریان های ناصالح و ناسالم از جمله آن است. بهترین راهکار برای حل این معضل، در آمدزایی از اجرای برنامه های فرهنگی است. گاهی برخی مجموعه ها برای درآمدزایی به کارهایی روی می آورند که هیچ سنخیتی با ماموریتشان ندارد، منفعت خوبی هم عایدشان می شود، اما به نوعی نقض غرض است و همان نیرویی که قرار بود بواسطه این پول به امور فرهنگی بپردازد حالا غرق در کارهای اجرایی متفرقه شده و سازمان از اهداف عالیه خود منحرف شده است.

وجود یک ناظر عالی: هر تشکیلاتی برای اینکه به سلامت به مقصد برسد و اساسا برای حفظ هویت خود به یک ناظر عالی نیازمند است. یک نفر که چراغ بدست بگیرد و راه را نشان دهد و در عین حال زیرمجموعه را مدام تحت نظر داشته باشد تا از اصول سازمان منحرف نشوند. برای مجموعه های فرهنگی و مذهبی، بهره مندی از یک عالم دینی در این جایگاه، همچون ضرورت وجود آب برای ماهی و هوا برای انسان است. لزومی ندارد همه یک بار طعم تلخ شکست را بچشند. از تجربه های متعدد گروه های فرهنگی و مذهبی اینگونه برداشت می شود که اتصال به یک منبع غنی در این زمینه شرط لازم برای ادامه راه است.


جمع بندی : 

«تشکیلات، معبد است نه معبود!»؛ همان گونه که به زیبایی معبدها اهمیت می دهیم باید به ساختار و سازمان تشکیلاتمان هم توجه کنیم، لکن فرض کنید روزی از ما بخواهند که بجای ادای فریضه نماز در مسجد از زمین فوتبال استفاده کنیم، به چه دلیل؟! چون فرش های مسجد کهنه می شوند!!، خب بدیهی است که اینجا دیگر زیبا بودن و نو بودن فرش های مسجد اهمیتی ندارد، مهمتر ادای فرائض و در واقع اهداف عالیه تشکیلات است که تحتح هر شرایطی باید به ثمر برسند.

  • اسماعیل معنوی

*اسماعیل معنوی

تعدادی از مسئولان دانشگاه شهیدچمران اهواز مدتی قبل به دیدار محمدخاتمی رییس جمهور سابق و از فعالان فتنه 88 رفتند و گپی دوستانه و صمیمی با وی داشتند، حجت الاسلام والمسلمین حاجتی امام جمعه موقت اهواز و مدیراسبق حوزه های علمیه استان که به صراحت و شفافیت بیان شهره هستند در نمازجمعه اهواز نسبت به این اقدام موضع گیری کرده و تذکری دلسوزانه دادند. آقای دکترقمشی از افراد شرکت کننده در این دیدار،  یادداشتی خارج از عرف به خطبه های این عالم مردمی و تاثیرگزار منتشر کرد و برخی سایت های خاص در خوزستان نیز بصورت جهت دار با آن همراهی کردند، بگونه ای که حتی از انتشار نظرات مخالف در ذیل مطلب نیز خودداری نمودند، هرچند شان و جایگاه حجت الاسلام حاجتی بالاتر از این نامه پراکنی ها است لکن به نظرم بهانه خوبی است تا نسبت به برخی ابهامات مطرح شده در یادداشت اقای قمشی پاسخ های ساده، منطقی و شفاف داده شود، پاسخ های ساده زیرا ابهامات مذکور عموماً سطحی و ساده است. متن کامل یادداشت مذکور و پاسخ های کوتاه اینحقیر در ادامه می آید:


توضیح: بخش های با رنگ مشکی ، متن نامه آقای دکتر قمشی است و خطوط آبی رنگ، پاسخ ها و توضیحات اینجانب هستند.

 

بسمه تعالی

خدمت جناب آقای حاجتی امام جمعه موقت اهواز

با سلام و احترام، متاسفانه در خبرها آمده است که جنابعالی در خطبه های نماز جمعه اهواز در تاریخ هفدهم مرداد، به دیدار اینجانب و تعداد دیگری از دوستان دانشگاهی با حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی اشاره داشته و جملاتی را ابراز داشته اید. با خواندن صحبت هایتان در درجه اول بسیار متاسف شدم. زیرا در زمانی که تریبون مقدس نماز جمعه باید محلی برای ایجاد همدلی و وفاق در جامعه باشد از آن برای تفرقه در بین دوستداران نظام و زدن تهمت و تهدید استفاده می شود.


  • اتفاقا از همین جهت که نمازجمعه محل وحدت و ایجاد همدلی است، باید نسبت به افراطی گری ها و انحرافاتی که وحدت جامعه را برهم می زند واکنش نشان داد. ملت ایران با فتنه گران و افرادی که تیشه به ریشه ارزش های قلبی و اعتقادی آنها زده اند هیچ وحدتی ندارند، بنا بر منطق و استدلال شما نمازگزاران جمعه نباید تکبیر هم بگویند زیرا در تکبیرها "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر منافق" گفته می شود و بدین صورت وحدت ما با منافقین و آمریکاییها خدشه دار می شود!! ، ما با آنهایی که حرمت عاشورای امام حسین را نگه نداشتند هیچ وحدتی نداریم، ما با آنهایی که عکس امام (ره) را پاره پاره و لگدکوب کردند هیچ وحدتی نداریم، ما با آنهایی که با منافقین و بهایی ها و عبدالمالک ریگی برای سقوط نظام همدست شدند هیچ وحدتی نداریم، ما با آنهایی که ماه ها این کشور را به آشوب کشیدند و میلیاردها دلار به اعتبار و اقتصاد ایران عزیز خسارت وارد کردند هیچ وحدتی نداریم! ، اعلام برائت و روشنگری از پروژه تطهیر خاتمی عین همدلی و وفاق است. توده میلیونی مردم را بیاد بیاورید که در روز نه دی چگونه علیه خاتمی و موسوی و کروبی شعار می دادند، شما خودتان را از آن مردم جدا کرده اید و می خواهید با چه کسی وحدت و همدلی داشته باشید؟!

 

جناب آقای حاجتی، جنابعالی از آقای خاتمی به عنوان همنشین جورج سورس نام برده اید در حالی که همه می دانند ایشان بارها این تهمت افراطیون از خدا بی خبر را تکذیب نموده است برای همه دین باوران تکذیب یک روحانی خوش سابقه و سید جلیل القدر که هشت سال رئیس جمهور کشور نیز بوده کفایت می کند تا بر خلاف بودن این ادعا اطمینان حاصل نماییم.


* با وجود آن همه جرم و جنایتی که در زمانه فتنه 88 رخ داد، واقعا گمان نمی کردم تا سالیان درازی در این کشور نیاز باشد برای کسی اثبات کرد که سران فتنه افرادی خائن و وطن فروش بوده اند، حال که ظاهرا استادتمام دانشگاه چمران با تحلیل موشکافانه خود به نتیجه ای متفاوت دست یافته اند، نظر ایشان را به فیلمی جلب می کنم که حاوی نکات مهمی است .

دریافت


 به هر صورت اگر این ادعا و خلاف قانون بودن آن محرز بود مطمئناً دستگاه قضایی کشور تا کنون در این زمینه اقدامی نموده بود. بر این اساس و بر اساس آنچه که تا کنون از منابر در باب مکافات تهمت، دروغ و غیبت شنیده ایم از جنابعالی نیز انتظار دقت بیشتر در حفظ اصول را داشتیم. قاعدتاً اگر حفظ ارزش ها و چهار چوب های مذهبیمان برایمان مهم باشد باید از همان تریبون عذرخواهی شود و گرنه باید همه چیز را به روز جزا موکول کرد.

  • دستگاه قضایی بنا بر حفظ مصالح کلی نظام تاکنون سران فتنه را محاکمه ننموده، هرچند اینان هم اکنون ارزش خود را از دست داده اند و مردم خودشان بصورت خیابانی در روز 9 دی آنان را محاکمه کردند، لذا عدم برخورد محاکم قضایی با فرد مذکور را دلیلی بر حقانیت وی ندانید! هرچند که ممنوع الخروج بودن خاتمی خود دلیلی بر مجرم بودن وی می باشد. امیدواریم بزودی زمان مناسب فرا برسد و سران فتنه و خصوصا در راس آنها خاتمی به دادگاه احضار شوند و نسبت به همه خون هایی که به ناحق به زمین ریخته شد و اینان بطور مستقیم و غیرمستقیم از مسببان آن جنایات حمایت کردند تفهیم اتهام شوند. 

عکس: 9 دی 88 - اهواز


جناب آقای حاجتی، جنابعالی از ما خواسته اید اگر وقت داریم کنار قبر شهدا عکس یادگاری بیاندازیم. در زیر این جوابیه دو عکس از خودم به همراه خود شهدا در زمان جنگ ضمیمه نموده ام  که در یکی از آنها از چهار نفری که در عکس دیده می شوند سه نفرشان شهید شده اند و در دیگری که ده نفر دیده می شوند پنج نفرشان شهید شده اند. برای من دیدن این عکس ها تنها مایه شرمندگی است زیرا خود اکنون در کمال سلامتی نفس می کشم و دوستان شهیدم سال هاست در خاک آرمیده اند. بنابراین عکس با قبور شهدا برای من افتخاری ایجاد نمی کند. ذکر نام بعضی شهدا و عکس با قبور آنها، برای کسانی باقی بماند که سابقه ای در جبهه ندارند و از طریق آن به دنبال ایجاد سابقه ای برای خود هستند و احتمالاً بخواهند به وسیله آن شهدا و پیام آنان را برای خود مصادره کنند و یا خدایی نکرده از آنها چماقی بسازند و بر سر دوستداران انقلاب و نظام بزنند. سرور گرامی،  دوستان همراه من در عکس مورد بحث بیش از اینجانب سوابق جبهه و جنگ و خدمت به نظام را دارند که خودشان در صورت صلاح دید می توانند برایتان ارسال نمایند. این عکس ها را نزد خود نگه دارید و اگر عکس های بیشتری نیز می خواهید می توانم برایتان ارسال نمایم تا از این پس به یادتان باشد که اصلاح طلبان در راه حفظ نظام آزمون های سختی را گذرانده اند،  و  با زبان تهدید با آنان سخن نرانید و از آنان همیشه به نیکی یاد کنید.


  • اینکه شما در دوران دفاع مقدس حضور داشته اید امر خوب و محترمی است که کسی خدشه ای به آن ندارد، اما برادر گرامی ملاک حال فعلی افراد است! متاسفم از اینکه شما رزمنده سابق روزگاری در کنار مجاهدان راه حق عکس یادگاری می گرفتید و  امروزه به جایی رسیده اید که در کنار افرادی همچون خاتمی عکس می گیرید، رزمنده بودن مهم است اما رزمنده ماندن مهم تر!، چه بسیارند افرادی که با شهدا عکس گرفته اند و "عکس" شهدا عمل می کنند
 به قول دشمن، پیمان دوست بگسستی * ببین که از که بریدی و با که پیوستی؟


  • اصلاح طلبان افراطی آزمون های زیادی را پشت سر نهاده اند که متاسفانه سالهاست معمولا رفوزه می شوند! ، مهم پشت سر نهادن آزمون نیست بلکه مهم نتیجه حاصله است! و اما امروزه که مردم از تندروی های جریان افراطی اصلاحات بیزاری جسته اند و بارها هم اعلام کرده اند (از جمله در همین انتخابات که زیر 7 درصد رای اصلاح طلبان شاهد صدقی بر این مدعا بود) تابوت کهنه اصلاحاتِ افراطی بیش از "تهدید" به "میخ" نیاز دارد!

جناب آقای حاجتی، فکر نمی کنم پول بلیط رفت و برگشت ما به تهران به اندازه ای باشد که با آن بشود سر پناهی برای خانواده بی بضاعتی تهیه کنید. اما اگر دلتان به حال مردم محروم می سوزد می توانید از اختلاس های چندین هزار میلیارد تومانی سخن برانید که از جیب مردم محروم کشور در زمان دولت قبل به یغما رفت. دولتی که تا روز آخر از تایید افراد تندرو و اقتدارگرا بهره مند بود.

  • متاسفانه یکی از نقاط ضعف جدی اغلبِ اصلاح طلبان، دوری از طبقه ضعیف جامعه و همنشینی با اشراف و ثروتمندان است، خب وقتی اینگونه باشد بدیهی است که یک میلیون و دو میلیون تومان به چشمتان نیاید، ما در محلات حاشیه شهر اهواز خانواده هایی داریم که محتاج همین مقدار پول هستند! شما در قبال مادر پیر و ناتوانی که یک دختر معلول ذهنی را هم نگهداری می کند و در این گرمای طاقت فرسای خوزستان از داشتن کولر گازی محروم است چه پاسخی دارید؟! . در ادامه از اختلاس های کلان سخن گفته اید، نام اختلاس در این کشور با نام "شل"، "استات اویل"، "کرسنت" ، "جونیور" و.... عجین شده، اختلاس در هر دولتی که باشد محکوم است خواه اصولگرا باشد خواه اصلاح طلب، ضمنا آن زمان که حجت الاسلام حاجتی با زبان گویا و نطق بلیغ خود از فساد و اختلاس فریاد برمی آورد شما کجا بودید؟! 

  و می دانید که با فیلم هایی چون "ظهور نزدیک است" با اعتقادات خالص مردم چه بازیهایی شد و رئیس دولتی که کشور را به ورطه نابودی کشاند به عنوان یکی از  یاران خاص امام زمان تا عرش اعلا بالا برده شد. به اینها جواب بدهید.

  • تکرار کردن حرف هایی که قبلا بدان پاسخ داده شده نفعی ندارد، حجت الاسلام والمسلمین حاجتی نسبت به این مستند و انحرافاتی که در دو ساله آخر دولت قبل رخ عیان کرد موضع گیری جدی و شفاف و علنی داشته اند، لطفا مصادره به مطلوب نکنید!

اگر به دنبال احقاق حق مردم محروم هستید از سه هزار عزیز دُردانه ای که در دولت قبل بدون ضابطه و امتحان در دوره دکترا پذیرفته شده و بورسیه شدند و حقوق سایرین را پایمال نمودند سخن برانید. از کسانی که به نام تحریم، نفت مملکت را تاراج نمودند و بجای دورزدن دشمن، مردم محروم را دور زدند سخن برانید. مطمئن باشید اگر در باره این موضوعات در نماز جمعه داد سخن داده شود دست دولت فعلی برای مبارزه با رانت خواران و پیگیری حقوق مردم محروم و سوء استفاده کنندگان از احساسات پاک مردم دیندار بازتر می شود. و نتیجه نهایی آن نیز ارتقا سطح زندگی مردم محروم خواهد بود.

  • این ها اکتشافات شما نیست بلکه مواردی است که در کنار دیگر اتهامات به دولت قبل وارد می شود و صحیح یا ناصحیح بودنش ارتباطی با ما ندارد، اما شما بهتر است حضورتان در نمازجمعه اهواز را پر رنگ کنید تا با محتوای خطبه های ایشان بیشتر آشنا شوید. 

جناب آقای حاجتی، نیازی نیست قدرت به زعم خود حزب ا.. را برای اصلاح طلبان جبهه رفته، دست خالی و مسالمت جو را به رخ ما بکشید. اگر قدرتی در اختیارتان هست که می خواهد در راه اسلام خدمت نماید بهتر است با آن اسرائیل جنایتکار را که مسلمانان را فوج فوج به شهادت می رساند تهدید کنید. بهتر است با آن گروه داعش را که شیعیان را مانند گوسفند سر می برد، تهدید نمائید. آمریکای جنایتکار را که با حمایتش از اسرائیل دست اشغالگران جنایتکار را برای جنایاتشان باز گذاشته، تهدید کنید. و گر نه تهدید اصلاح طلبان که در شناسنامه خود بجز خدمت به نظام و انقلاب و خیر خواهی چیز دیگری یافت نمی شود نه هنر است و نه مایه مباهات.

  • اولا اینکه تعداد محدودی افراد خاطی در حدی نیستند که بخواهند از جانب ملت و امت حزب الله مورد خطاب تهدید قرار گیرند، اگر به خود زحمت بدهید و همان خطبه را مجددا مرور کنید متوجه می شوید که خطیب جمعه اهواز ضمن ارائه تحلیل دقیق و کارشناسانه از تحولات منطقه و جهان، قدرت ویرانگر ملت ایران را به رخ آمریکا و هم پیمانانش کشید و مردم نیز با تکبیر خود آن را تایید نمودند. ضمنا بنده کاری با سوابق شخصی جنابعالی ندارم اما متاسفانه مدتهاست در کارنامه اصلاح طلبان افراطی و تندرو خیانت دیده می شود نه خدمت!

در انتها یاد آور می شوم در سال گذشته که در آن جناب آقای دکتر روحانی با حمایت و رای اصلاح طلبان پیروز میدان انتخابات گردید، بر همه مبرهن شد، اصلاح طلبان با همۀ محدودیت هایی که در دولت قبل برایشان ایجاد شد هنوز رای اکثریت کشور را در اختیار دارند. بنابراین به صلاح نیست که از تریبون نماز جمعه تفکرات و نظرات اقلیتی تند رو  منتشر گردد و به صاحبان رای اکثریت تاخته شود.

  • وقتی یوسف پیامبر(ع) کاهنان معبد آمون را محاکمه کرد، از کاهن اعظم پرسید آیا خود نیز این حرفها را باور داشتید؟ کاهن اعظم که "آنخ ماهو" نام داشت اینگونه پاسخ داد: «گاهی یک دروغ را آنقدر تکرار می کنیم که خودمان هم باورمان می شود!» . واقعا نظرتان این است که آقای روحانی با رای اصلاح طلبان پیروز شد؟! حالا نیازی نیست برای ما اذعان کنید اما محض اطلاعتان شما را به آراء 7 درصدی یکی از کاندیداها  ارجاع می دهم که در نظرسنجی ها مشخص شده بود.!

فارغ از قلیلی تند رو و تمامیت خواه، گروه های اصول گرا و اصلاح طلب می توانند به عنوان نماد مردم سالاری نظام در کشور حضوری مستمر و پویا داشته باشند و نماز جمعه نیز می تواند به عنوان نماد همۀ دوستداران نظام نقشی محوری در ایجاد وفاق و همدلی ایفا نماید. و در این راه ائمۀ محترم جمعه نیز نقش پدری خویش را برای همه گروه های درون نظام حفظ نمایند.

  • از همه نوشته تان، تقریبا همین پاراگراف را کاملا قبول دارم، اما یک سخن خطاب شما:

برادر گرامی، شما در کسوت استادی دانشگاه هستید و برای شما اصلا برازنده نیست که مسائل پیرامونتان را اینگونه تحلیل کنید، سطح نگاهتان را بالاتر ببرید، شما به دیدار یکی از کسانی رفته اید که از ظلم هایی که در فتنه 88 به این ملت 80 میلیونی روا شد حمایت کرده و چه بسا خودش از سران و عوامل اصلی فتنه بوده، این همه آسمان و ریسمان ندارد! یک کلام از مردم عذرخواهی کنید، شاید این صفحه تاریک از سوابقتان حذف شود.


*یکی از شاگردان حجت الاسلام والمسلمین حاجتی







  • اسماعیل معنوی

جناب استاد زیباکلام! فرهنگ را با ارقام نسنجید!

سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۲۳ ق.ظ
نامه آقای صادق زیباکلام خطاب به حضرت آیت الله سیداحمد خاتمی را خواندم. در ابتدا مثل خیلی دیگر از حرف های آقای زیباکلام می خواستم لبخندی بزنم و از کنارش بگذرم اما چون خطاب ایشان به یک عالم ارزشمند و مردمی بود و از طرفی با درآمیختن استدلال های صحیح و غلط خواسته یا ناخواسته  سعی در انحراف ذهن مخاطب داشته، چند نکته کوتاه عرض میکنم: 
خلاصه کلام آقای زیبا کلام این بوده که «چرا با وجود اینکه نهادهای مختلفی بودجه های فرهنگی دریافت می کنند فقط از وزارت ارشاد و دولت انتقاد می شود؟» و اتفاقا لیست بودجه های مصوب را هم ذکر کرده اند و نتیجه گرفته اند که وزارت ارشاد چون کمتر از 20 درصد بودجه های فرهنگی را دریافت میکند پس به همین اندازه در فرهنگ سهم دارد (وبالتبع آن در معضلات فرهنگی)

و اما: 
1- اساساً انتقاد اصلی به روش هزینه کردن بودجه ها نیست که آقای زیباکلام دست به دامان ارقام شده اند! انتقاد و نگرانی اصلی دلسوزان از رویکرد و نگاه فرهنگی دولت است. وقتی آقای رییس جمهور در یک سخنرانی رسمی نسبت به مسائلی مثل ماهواره اینگونه موضع می گیرد چگونه می توان میزان خسارت های فرهنگی سخنانش را با اعداد و ارقام اندازه گرفت؟! آقای زیبا کلام شما چگونه می خواهید ضرر و زیان خسارت های استنادات رییس جمهور به یوتیوب(که مملو از فیلم های ضداخلاقی است) را اندازه بگیرید؟! 

2- وقتی رویکرد فرهنگی دولت اشتباه باشد این موضوع مثل یک آب جاری در همه بدنه دولت جاری و ساری می شود ، چه اینکه رییس جمهور رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی است و تصمیمات مهم و بلند مدت عرصه فرهنگی با مدیریت شخص ایشان انجام می شود، جناب زیبا کلام، آسیب های از این دست ممکن است سالیان بعد بروز کنند و من متحیرم که با سواد و دانش شما چگونه می توان این خسارات را با اعداد بودجه مقایسه کرد؟!

3- و اما در خصوص وزارت ارشاد؛ درست است که شاید فقط بخشی از بودجه فرهنگی دولت را هزینه کند - که البته در میزان درصدی که شما داده اید باید تردید کرد- اما برفرض که وزارت ارشاد تنها بخشی از بودجه های فرهنگی را به خود اختصاص می دهد، جناب استاد زیبا کلام در مقوله فرهنگ باید به مسائل نرم افزاری نگاه کرد نه سخت افزاری! برخی مسائل که در اختیار وزارت ارشاد هستند حکم تنگه احد را دارند ، مثلا مقوله کتاب و حوزه نشر را شما چگونه با عدد و رقم اندازه گیری می کنید؟! 

خلاصه اینکه دولت کار مهم اجرا را در همه حوزه ها و حیطه ها بر عهده دارد و چنانچه رویکرد و نگاه غلط و یا منحرفی به مقوله مهم فرهنگ داشته باشد، خدای ناکرده شاکله و رنگ و بوی همه فعالیت های دولتی با مسیر تعالی و رشد فرهنگی ملت ایران همخوانی نخواهد داشت و این خسارات تا آیندگان استمرار دارند...


  • اسماعیل معنوی

آیا آقای روحانی یک «متخصص» است؟!

دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۲۰ ق.ظ

روز گذشته اقای روحانی در جمع فعالان عرصه ارتباطات و فناوری اطلاعات سخنانی بیان کردند که بسیار تکان دهنده و قابل تامل است، بعنوان کسی که تقریبا همه فضاهای مورد اشاره در سخنان آقای روحانی را از نزدیک لمس کرده ام و نسبت به انان نگاهی تحلیلی دارم (به جهت اقتضای وظیفه) نتوانستم از کنار این سخنان بی تفاوت بگذرم و به نظرم بیان این الفاظ از جانب آقای روحانی چند احتمال دارد: 


الف)آقای روحانی هیچ آگاهی نسبت به فضای ارتباطات و تاثیرات آن ندارد و فقط متن از قبل نوشته شده مشاوران خود را روخوانی کرده اند. 

ب) ایشان با هدف جلب نظر برخی جوانان که به استفاده از برخی نرم افزارها و شبکه های اجتماعی اعتیاد پیدا کرده اند این سخنرانی را کرده و متاسفانه در مقابل بسیاری نظرها را از خود رانده است! 

ج) آقای روحانی شناخت درستی از جامعه ایرانی ندارد و مشاوران ایشان اطلاعات غلط تحویلشان می دهند، متاسفانه "ظاهرا" برخی مشاوران ایشان اکثریت مردم ایران را معتاد به فیسبوک می دانند، چه اینکه در ماه های اخیر، مثلا بیش از حقوق بازنشستگان و یا  شهریه دانشجوها بر رفع فیلتر از فیسبوک تمرکز رسانه ای شده است و این یعنی فاصله گرفتن از متن مردم و دغدغه هایشان !

د) ایشان از اثرات مخرب شدید برنامه های شبکه های ماهواره ای که معضلاتی همچون «افزایش آمار «طلاق، برخاشگری و بهانه جویی بین همسران، جنایات جنسی، تجاوزها و خیانت ها، انحرافات اعتقادی در برخی جوانان، بی بندو باری و بی حجابی و بی حیایی و...» را بدنبال داشته آگاهی دارد ولی منافع دولت ایجاب می کند که آقای روحانی اینچنین موضعی بگیرد ! (این گزینه قطعا مردود است)

سوال اساسی اینجاست که واقعا چه تحلیلی باعث شده تا رییس جمهور در سال فرهنگ اینگونه رفتار کنند ؟!

و اما سخنانی که باعث شد سطور بالا را بنگارم:

روحانی با بیان اینکه چرا به جوانان اعتماد نداریم گفت :« فکر می‌کردیم اگر ویدئو وارد کشور می‌شد، ایمان جوان‌ها پَر می‌زد، سال‌های اول انقلاب دغدغه ما این بود که مبادا یک دستگاه ویدئویی وارد کشور شود، چون اگر وارد کشور شود و با سیمی به تلویزیون وصل شود، دیگر چگونه ایمان برمی‌گردد و هویت‌ها را حفظ می‌کنیم. دیدیم آمد و به همه خانه‌ها رخنه کرد و بر ایمان‌ جوان‌های‌مان نه تنها اثر منفی نگذاشت بلکه بر حضور آنها در مساجد و تظاهرات انقلابی و راهپیمایی‌ها بیشتر شد و به جبهه دفاع از کشور رفتند و افتخار آفریدند »
روحانی در ادامه در اظهارات عجیبی درباره ماهواره گفت : 
« غصه دیگری شروع شد که با ماهواره‌ها چه کنیم اگر خدای نکرده تلویزیون‌مان با دیش مخفی و آشکار، شبکه دیگری را بگیرد، در جوانان ایرانی چگونه ایرانیت و اسلامیت می‌ماند. آمدیم و در پشت بام‌ها و بالکن‌ها با آن مبارزه کردیم، اما تاثیری نداشت اما نه ایمان مردم پر زد و نه هویت مردم از دست رفت »

** (با نگاهی به آمار طلاق و معضلات اجتماعی بوجود امده در سال های اخیر بخوبی می توان درک کرد که حضور ماهواره در بالکن خانه ها هیچ اثری بر جوانان و خانواده ها نداشته است!!)
رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با تمجید از فیسبوک گفت : 
« دنیای ارتباطات و اطلاعات دنیای عجیب و غریبی است و در هر دقیقه یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر لایک را در فیسبوک شاهدیم و علاوه بر آن نیز تنها در گوگل در هر دقیقه ۲ میلیون نفر از این سرویس استفاده می‌کنند و همچنین در هر دقیقه ۷۰ ساعت فیلم وارد یوتیوب شده و در همان زمان یک میلیون و سیصد هزار نفر این فیلم را یا می‌بینند یا دانلود می‌کنند و این به معنای یک تحول بزرگ در دنیای امروز است »
روحانی با همین اظهارات سراغ موضوع اینترنت و شبکه های همچون وایبر وی چت و.... رفته و می گوید :«
امروز ظاهرا غصه دیگری برپا شده و آن اینکه با اینترنت و جوان کاربر و ایمیل و موبایل و نسل سوم و چهارم چه کنیم. من به همه دوستان عرض می‌کنم به جوان‌ها اعتماد کنیم، به نسل جوان اعتماد کنیم. جوان‌های ما با فطرتی پاک هستند و ایران‌شان را با همه وجود دوست دارند و به اسلام و خاندان ائمه و اهل بیت عشق می‌ورزند. فطرت‌شان پاک است و حالا گوشه‌ای، روزی، ماهی یا سالی خطایی شد، می‌شود آن را برگرداند و قابل برگشت است که هم انسان تواب است هم خداوند توبه را می پذیرد » 

*****

پاورقی: مدتیست که دولتی ها تاکید می کنند نقد باید تخصصی باشد و باید متخصصان در هر عرصه ای اظهار نظر کنند، سوال من این است که آقای روحانی بعنوان یک حقوقدان چگونه در مورد بسیاری از موضوعات و خصوصا موضوع ارتباطات اینگونه اظهار نظرهای عجیب می کند؟!

  • اسماعیل معنوی

آیت الله، همیشه هشدار نمی دهد!

شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۲۴ ق.ظ

*ما از دست مدیران نا لایق به خدا شکایت می کنیم

*آمار بیکاری در استان خوزستان شکل وحشتناکی به خود گرفته است.

*ما به رییس جمهور و وزیر اطلاعات هشدار می دهیم که به داد این استان برسند

*استاندار خوزستان باید پیگیر این موضوع بوده، با کارشکنان اقتصادی در استان برخورد کند و اگر موانعی وجود دارد آنها را برطرف کند.

 

اینها بخشی از مهمترین جملاتی بود که آیت الله موسوی جزایری هفته قبل در خطبه های نمازجمعه اهواز ایراد نمودند. آنهایی که آیت الله جزایری را از نزدیک می شناسند بخوبی می دانند که کمتر پیش می آید که اینقدر صریح و مستقیم به مسائل اشاره کنند و این خود نشان دهنده اهمیت بالای مسئله مورد اشاره است. البته فرضیه دیگری هم هست و آن هم اینکه آنقدر این عالم مجاهد بطور خصوصی به برخی آقایان تذکر داده که دیگر احساس کرده که لازم  علنا به رییس جمهور و وزیراطلاعات هشدار بدهد، بلکه اینان راهی برای حل معضلات خوزستان - نظیر اشتغال - داشته باشند. 

امروز بیلبوردی در اهواز دیدم در خصوص "فراخوان مقاله درخصوص امنیت پایدار در خوزستان" و من یادم آمد که هفته قبل "سید" با صدای بلند فریاد می زد:« نرخ رشد بیکاری در استان نگران کننده و در برخی از شهرها وحشتناک است.»

... همین.

اسماعیل معنوی


  • اسماعیل معنوی

آقایان! عقرب ها همیشه نیش می زنند!

شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۶ ب.ظ
اسماعیل معنوی - شاید همان زمانیکه آقای روحانی در اجلاس داووس در سوئد با رویی باز و لبخندی ملیح همگان را برای سفر به ایران دعوت می کرد، مسئولان اجلاس در حال آماده سازی جایزه ویژه صلح برای "شیمون پرز" رییس جنایتکارترین رژیم جهان بودند، دقیقا چند ساعت بعد از آنکه رییس جمهورمان بازگشایی مجدد سفارت آمریکا در ایران را غیرممکن ندانستند، واکنش های دیگری هم رخ داد که مهمترین آنها اظهارات جان کری وزیرامورخارجه آمریکا بود:


«وزیر خارجه امریکا در حاشیه اجلاس داووس، با اعلام اینکه در این هفته برنامه هسته ای‌ ایران به عقب برگشت گفت: ما اجازه نخواهیم داد که ایران در راه اندازی رآکتور اراک گامی بردارد. ما به ایران هرگز اجازه نخواهیم داد که نیروگاه اراک را راه اندازی کند.

وی بار دیگر تهدید کرد در صورتی که ایران به تعهدات خود در خصوص  توافق هسته ای عمل نکند، گزینه نظامی مطرح خواهد بود.


جان کری گفت: اظهارات آقای روحانی درباره اینکه ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست بی معنی است مگر اینکه اقدامات عملی ببینیم. آقای روحانی روز گذشته اعلام کردند که ایران انگیزه‌ای برای ساخت سلاح هسته ای ندارد، حالا ایران فرصت دارد آن را ثابت کند.

وزیر خارجه آمریکا درباره سخنان رئیس جمهوری ایران در داووس نیز با ادبیاتی زننده و بسیار تحقیرآمیز گفت: دیروز آقای روحانی اینجا بود و گفت ما می‌خواهیم با دنیا تعامل کنیم. اگر درباره صحبتهای خود جدی هستید اثبات آن ساده است. کشوری که برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز میخواهد چرخه غنی‌سازی در زیر زمین نمی‌خواهد، رآکتور آب سنگین نمی‌خواهد.»


و اما در این مورد گفتنی هایی هست؛

الف) با تدبیر و درایت دولت تدبیر و امید همخوانی ندارد که دشمنی آمریکا با ملت ایران را بخاطر چند مسئله سیاسی نظیر پرونده هسته ای بدانیم، آمریکا با روح تجاوزگرانه و استعمارگرانه خود هیچ گاه از استقلال و آزادگی مردم ایران خاطره خوشی ندارد و بدیهی است که تا زمانیکه ما بر آرمان ها و ارزش هایمان بایستیم آمریکایی ها هم در موضع دشمنی ما قرار داشته باشند، چه شده است که برخی گمان می کنند می توانند "عقرب" را نصیحت کنند تا نیش نزند!

ب) تا پیش از دولت یازدهم در ذهن نداریم که آمریکایی ها جرات کرده باشند در مورد "گزینه نظامی" بصورت مستقیم و بی پرده سخن بگویند، تا پیش از این همواره آمریکایی ها از عباراتی نظیر "همه گزینه ها روی میز است" استفاده می کردند و متاسفانه پس از نگاه مثبتی که دوستان در مصاحبه ها و سخنرانی هایشان داشته اند آمریکایی ها نیز گستاخی را بیشتر کرده و مستقیما از "گزینه نظامی" سخن می گویند!

ج) در این یادداشت بدنبال تضعیف دولت یازدهم نیستم اما بدیهی  و مشخص است که این روش که در پیش گرفته ایم نتیجه ای فراتر از آنچه تاکنون نصیبمان شده نخواهد داشت. (انشااله که نویسنده اشتباه کند).


  د) حکیم فرزانه ای می گفت؛

*کسی نباید دچار این توهم شود که دشمنان انقلاب اسلامی، امروز از دشمنی خود منصرف شده اند. البته ممکن است هر دشمنی ناچار به عقب نشینی شود ولی نباید از دشمن و جبهه دشمن غافل شد و نباید لبخند دشمن را جدی گرفت و فریفته آن شد ... ا

*من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربه‌های گذشته‌ی ما نشان میدهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکائی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام کردیم و گفتیم که این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم.

*من خوشبین نیستم؛ چون تجربهى من این را نشان میدهد. آمریکائىها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقىاند، هم در برخوردشان صادق نیستند. این چهار ماهى هم که از آن صحبت ما گذشت، همین را تأیید کرد؛ موضعگیرىهاى مسئولان و دولتمردان آمریکا نشان داد که همین مطلبى که ما گفتیم - که گفتیم خوشبین نیستیم - درست است؛ خود آنها عملاً این را تأیید کردند.

-----------------------------------------------------------------------------------
بعدالتحریر:
نقد عملکرد و رویکرد دولت خودمان نباید ما را از پاسخ دادن به گستاخی های جان کری منحرف کند، پاسخ جان کری را بهتر از هرکسی سردار عزیزمان حاج عزیزجعفری داد که گفت:

نبرد مستقیم با آمریکا رؤیای مردان مؤمن و انقلابی در سراسر جهان است/ سال‌هاست برای یک نبرد سرنوشت‌ساز آماده‌ایم


  • اسماعیل معنوی

سفر رییس جمهور محترم به استان خوزستان حاشیه هایی به همراه داشت. از نصب بیلبوردهای بسیار زیاد در سطح شهر گرفته تا دادن لقب "سردار" به کسی که بیم سرهنگی داشت! (رجوع کنید به جمله معروف « من سرهنگ نیستم، من حقوقدانم»

یکی از مواردی که از دقایق اول سقر اقای روحانی به خوزستان نظر رسانه ها را جلب کرد استفاده تیم حفاظت رییس جمهور از کیف های ضدگلوله ای بود که تا پیش از این استفاده از آن برای هیچ مقامی در جمهوری اسلامی رایج نبوده. این کیف های ضد گلوله را فقط یکبار رسانه ها در زمان سخنرانی حضوری سیدحسن نصرالله در یکی از خطرناک ترین نقاط لبنان و در نزدیکی مرز اسرائل دیده بودند و آن هم البته بصورت آماده استفاده نه "درحال استفاده" !

حفاظت از رییس جمهور یک امر بسیار ضروری و حیاتی است که به امنیت ملی گره خورده و نگارنده هم معتقد است که باید از همه جهات از رییس جمهور محترم حفاظت کرد، اما نکته دیگری در میان است:

یکی از مولفه های آرامش روانی شهروندان "احساس امنیت" است، استفاده غیرعادی تیم حفاظت رییس جمهور در اهواز از این کیف های خاص می تواند این شائبه را بوجود آورد که مگر اهواز از مناطق مرزی لبنان و اسرائیل از ضریب امنیت کمتری برخوردار است که برای حفاظت از سیدحسن نصرالله نیازی به باز کردن کیف نبوده لکن در اهواز 2 کیف ضدگلوله را همزمان در اطراف رییس جمهور باز کرده اند؟! یقینا پاسخ منفی است و رییس جمهور محترم هم اینچنین قصدی نداشته اند اما این بی تدبیری ها از تیم حفاظت دولت تدبیر بعید است!



بازخوردها:

بولتن نیوز

خوزنیوز

رهیاب نیوز

اهواز نوین


  • اسماعیل معنوی

انگار عادتمان شده که حتما باید خبری نا امید کننده به پستمان بخورد تا در صفحه اول و تیتر یک رسانه مان قرار گیرد! حکایت این روزهای برخی رسانه های خودی است که عادت کرده اند نیمه خالی لیوان را ببینند، هرچند که یکی از رسالت های اصلی رسانه ها انعکاس همین نیمه خالی است تا شاید مسئولان امر چاره ای برای پر کردن آن بیاندیشند اما یقینا نباید این تمرکز باعث شود تا نیمه پر لیوان دیده نشود! خب از ماجرای این لیوان و زیر استکان بگذریم! (می ترسم همین چند خط باعث بشه رفقا یادداشتم رو بایکوت خبری کنن!)

یکی از اخباری که در یکی دوماه گذشته به دستمان رسید و بعضا خیلی ساده و سطحی از آن گذشتیم ماجرای افتتاح شبکه ماهواره ای «الاهواز» بود. شبکه ای که ظاهرا قرار بوده قبلا با نام هایی نظیر «الغدیر» شروع بکار کند اما در نهایت الاهواز در شناسنامه اش ثبت شد.

خوزستان دروازه ورود تشیع به ایران است و مردم خوزستان نیز طی قرن های اخیر همواره از شیعیان خالص امیرالمومنین(علیه السلام) بوده اند. این ها خود برای دشمنی کردن بیگانگان با این مردم کافی بود چه رسد به اینکه حالا ثروتمندترین استان از حیث منابع انرژی هم هست و البته موقعیت استراتژیک فوق العاده ای هم دارد، خب طبیعی است که دشمن بیکار نمی نشیند و به فکر دسیسه خواهد بود.

یکی از دسیسه های دشمن بدنام کردن مردم خوزستان و خدشه وارد کردن به آبروی این مرمان پاک نهاد است که از عرب و بختیاری گرفته تا شوشتری و دزفولی و بهبهانی و... با همه مشکلات و کمبودها و کاستی هایی که دارند در یک کلمه اتحاد و اتفاق نظر دارند و آن هم عشق و ارادت به خاندان عصمت و  طهارت (علیهم السلام) است.

دشمن برای نیل هدف خود طی سال های اخیر شبکه ها و سایت های متعددی را در فضای رسانه ای بکار گرفت تا بتواند چهره ای متفاوت از مردم خوزستان نشان دهد و اما مگر می توان با دود سیاه جلوی نور خورشید را گرفت؟! شبکه ماهواره ای «الاهواز» قرار است چهره واقعی خوزستانی های باصفا را به مردم دنیا نشان دهد و البته در حد توانش! و این وظیفه ماست که به هر شکلی که می توانیم این شبکه خوزستان محور را تقویت کنیم و نقاط ضعف و قوتش را بررسی کنیم.

ممکن است در برخی اذهان متبادر شود که چرا به زبان عربی؟ و چرا الاهواز؟ مگر همه خوزستانی ها عرب هستند؟   در پاسخ باید گفت«وقتی از یک جهت دشمن حمله کرده بدیهی است که باید از همان جهت دفاع کرد و باید از همان جهت سپاهیان خود را تقویت کنیم (به نظرم توضیح بیشتر نمی خواد!)

------------------------------------------------------------------

بعدالتحریر:

*سایت شبکه الاهواز را هم از اینــــــــــــــــــــجا ببینید

  • اسماعیل معنوی

 «دیشب و یا دیروز صبح داشتم توی خیابون می  رفتم که یه موتورسوار مقابلم ایستاد و با چاقو تهدیدم کرد و ازم خواست که کیف پول و موبایلم رو بهش بدم!» انصافاً تا حالا توی اهواز چند بار این جملات رو از زبان دوستان و یا دیگر نزدیکانتان شنیدید؟!

متاسفانه طی سال های اخیر زورگیری در شهر اهواز فضای بدی بوجود آورده و روز به روز هم ...

سوالی که در ابتدا به ذهن متبادر می شود این است که واقعا قوه قضائیه چقدر با این افراد که انصافا باعث ترس و وحشت مردم شده اند برخورد قاطع کرده است؟

با توجه به شناختی که از رییس زحمتکش دادگستری خوزستان دارم -و خدا می داند که طی سالهای اخیر چه خدمات ارزشمندی که برای ارتقاء امنیت استان داشته اند- انتظار داریم که در این موضوع نیز دستور قاطعی بدهند تا انشااله دیگر شاهد اینگونه رفتارهای هنجارشکن که انصافا باعث رعب و وحشت میان مردم می شود نباشیم.

***

رییس قوه قضائیه: حسب موازین شرعی و قانونی مصوب، تفاوتی میان به کارگیری سلاح سرد یا گرم وجود ندارد و در حکم محاربه و مجازات آن نیز اعدام است. البته مجازات‌های دیگری نیز در این زمینه وجود دارد اما دستگاه قضایی باتوجه به ضرورت بالا بردن هزینه اعمال شرورانه و برخورد قاطع، مجازات اعدام را انتخاب کرده است و باردیگر اعلام می‌کنیم که قوه قضاییه در برخورد با اشرار هیچ‌گونه سستی به خرج نخواهد داد.

***

حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی‌اژه‌ای در چهل‌ویکمین نشست خبری سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوال خبرنگار تسنیم مبنی بر اینکه چرا علی‌رغم تأکید آیت‌الله لاریجانی برای صدور حکم اعدام درخصوص زورگیرانی که از سلاح سرد استفاده کردند، قضات این احکام را صادر نمی‌کنند اظهار می‌دارد: صدق عنوان محاربه مفسد فی الارض است و زورگیری که اقدامش کشیدن سلاح است و اگر موجب اخافه و ثابت شود، در دادگاه هم قاضی نه مقاومت می‌‌کند و نه اقدامی خلاف قانون انجام می‌دهد.

وی ادامه می دهد: رئیس قوه‌قضاییه هم به همه این زورگیری‌ها عنوان محاربه را اطلاق نکرده بلکه آن دسته از زورگیری‌ها را گفته که متهمان با سلاح حمله کرده و موجب ترس و وحشت مردم شده و حتی آنها از این ترسیده بودند که مبادا به آنها هم حمله شود.

دادستان کل کشور می گوید: اما اگر صدق عنوان محاربه باشد، دادگاه حکم اعدام صادر می‌کند. در دادستانی مراکز استان‌ها با نیروی انتظامی، شناسایی چنین افراد و پیشگیری از وقوع چنین جرایمی صورت گرفته که این اتفاقات رخ ندهد و اگر رخ دهد، قطعا افراد شناسایی و تعقیب می‌شوند و در دادگاه محاکمه شده و به مجازات می‌رسند.

***

علی جلیلیان، عضو کمیسیون حقوقی وقضایی مجلس شورای اسلامی: در قانون آمده است که حکم استفاده از سلاح سرد مانند سلاح گرم بوده و به اصطلاح استفاده از این سلاح ها اگر باعث خوف و وحشت مردم شود, محاربه است.

***

الهیار ملک‌شاهی رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی: اگر زورگیری و استفاده ار سلاح سرد و گرم، موجب رعب و وحشت مردم شده و از مصادبق جرم محاربه شود، مجازاتش اعدام است.

***
حسن تردست رئیس سابق شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران اظهار می دارد: اگر فردی به طور عمد و برای ترساندن مردم از سلاح گرم و سرد استفاده  کند، این امر محاربه شناخته و مجازاتش اعدام است.

***
ابوالفضل ابوترابی، دیگر عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس: ایجاد رعب و وحشت برای کل جامعه امکان پذیر نیست، چون رعب و وحشت نوعی است و به تبع افراد متفاوت خواهد بود. زورگیری با سلاح سرد که حکم اعدام دارد، باید در گروهی که در صحنه حاضر بوده و یا مطلع شده اند، ایجاد رعب و وحشت کند، به طوری که این رعب و وحشت در جامعه بازتاب بدی به همراه داشته باشد، در این صورت، چنین فردی محارب شناخته می‌شود و مجازات او نیز اعدام خواهد بود.

***
یک کارشناس دینی در پاسخ به فردی که در خصوص دلیل اعدام برخی از افرادی که اقدام به زورگیری می کنند سوالی پرسیده بود پاسخ شفافی آورده است:

«دوست عزیز کشتن این چاقوکش به خاطر مقدار دزدی نیست بلکه طبق احکام شرعی کسی که درملا عام چاقو بکشد وموجب ترس ووحشت مردم گردد مصداق محاربه می باشد وحکم محارب از نظر اسلامی اعدام است.چون اگر قرار باشد جلوی این کارها گرفته نشود هر کسی به خود جرئت می دهد که برای رسیدن به مطامع خود چاقو کشیده واز مردم زورگیری کند،ودرنتیجه امنیت جامعه به خطر می افتد ومردم به راحتی جرئت نمی کنند درخیابانها رفت وآمد کنند.لذا خداوند متعال برای حفظ امنیت جامعه وجلوگیری از کارهایی مانند چاقو کشی که موجب ترس حاضران درآنجا شده وچه بسا آسیب به آنها می رسد.حکم چنین افرادی را اعدام تعیین کرده است.
پس دقت بفرمایید که اعدام به خاطر خود چاقو کشی است که موجب ترس ووحشت مردم شده است نه به خاطر دزدی .»



زورگیری
  • اسماعیل معنوی

نشریه چهل چراغ که سابقه طولانی در دفاع از افراطیون دارد در حرکتی زشت در طرح روی جلد خود نوهین ها و اتهامات متعددی را به رییس جمهور سابق کشور و برخی دیگر نظیر دکتر سعیدجلیلی روا داشته است.

گردانندگان این نشریه در پوشش تمسخر احمدی نژاد و برخی دیگر، عقده های خود نسبت به نظام و کینه های سابق خود را نسبت به نظام رو کرده اند.

از آنجاییکه کار وزیر ارشاد دولت اعتدال از امروز آغاز شده است انتظار داریم جناب آقای جنتی فورا با این اقدام زشت برخورد کند. 


نکته: بنده از اقای مشایی و آقای مرتضوی دفاعی نمی کنم اما این نشریه به سبک بی بی سی عمل کرده و مطالبی درست و غلط را با هم درآمیخته و از طرفی با قراردادن عکس این دو فرد در لیست فحاشی خود سعی کرده تا راه اعتراض را برای مخاطبان ببندد! (چه کسی حاضر است از مشایی و مرتضوی دفاع کند؟!)


  • اسماعیل معنوی