تا سپیده...| یادداشت های گاه و بی گاه اسماعیل معنوی

تا سپیده...| یادداشت های گاه و بی گاه اسماعیل معنوی

کمی دغدغه دارم

طبقه بندی موضوعی

تشکیلات، معبد است نه معبود!

چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۰۹ ق.ظ

*منتشر شده در نشریه "روضه" به مناسبت ایام شهادت امام صادق(علیه السلام)+ دانلود فایل pdf

وقتی می خواهیم از یک موضوع خاص و یا یک شخصیت خاص سخن بگوییم و ابعاد وجودی اش را بیشتر بشناسانیم، بدنبال ویژگی های "بارز و متمایز" می رویم. سیدناالقائد الامام خامنه ای در معرفی شخصیت والای حضرت اباعبدالله الصادق (علیه السلام) فرموده اند: «امام صادق(ع) مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشکیلات بود...اما آن بعد سوم را که اصلاً نشنیده‌اید، مرد تشکیلات بودن امام صادق(ع) است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود». گوینده این جملات کسی است که برخی بزرگان معتقدند اگر بخواهیم در سراسر عالم اسلام چندنفر متبحر و متخصص در علم رجال را نام ببریم قطعا یکی از این افراد حضرت آیت الله العظمی خامنه ایست، لذا با این مقدمات بخوبی می توان اهمیت موضوع تشکیلات و سازماندهی را خصوصا برای عرصه فعالیت های دینی و فرهنگی متصور شد. به همین بهانه نکاتی در باب کارتشکیلاتی با تاکید بر تشکیلات و سازمان های فرهنگی جناح مومن انقلابی در ادامه می آید.


تشکیلات به چه معناست؟
به بیان ساده تشکیلات به معنی زنجیره وار و متصل و هماهنگ کار کردن است. بدون راه اندازی یک سیستم و یک تشکیلات قطعا نمیتوان به خوبی یک حرکت را مدیریت کرد. تشکیلات لازمه یک مدیریت خوب است و حتی شاید بتوان گفت لازمه هر مدیریتی است. تصور کنید یک فرد برای اینکه بتواند راه برود باید به خوبی اندام های حرکتی خود را تنظیم کند و به حرکت درآورد، حال چنانچه اختیار پاها را از او بگیریم و یا فرد از قابلیت های دست های خود بی اطلاع باشد، چگونه می تواند یک راه را به خوبی طی کند؟!
تشکیلات و سازماندهی برای هر حرکتی یک ضرورت است.«هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمیرود. انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد.» (امام خامنه ای-27/11/60)

امروزه یکی از زمینه هایی که نیاز جدی به سازماندهی و تشکیلات دارد، جریان خود جوش مومن و انقلابی است که روز به روز در حال پیشرفت است. برای موفقیت یک تشکیلات انقلابی مولفه هایی وجود دارد که اهم آن در اندیشه های آن حکیم فرزانه «مدیریت متمرکز، تکثیر به جای انشعاب خطرناک، نظم، روحیه جهادی، توکل به خداوند، مشخص بودن اهداف، برنامه ریزی دقیق و ترمیم چشم انداز، قانون مندی، توجه به اشتراکات به جای اختلاف سلیقه ها، انعطاف پذیری، عدم انحراف در مسائل مالی و مردمی بودن» می باشد که در این یادداشت به صورت خلاصه توضیحاتی در خصوص برخی موارد مذکور بیان می شود.


مدیریت متمرکز:
هر گروه و یا سازمانی لزوما باید یک مدیریت واحد داشته باشد. تقریبا همه مکاتب فکری این را تایید می کنند که مدیریت گروه یک امر نسبی است نه مطلق! یعنی آگاه ترین و شایسته ترین فرد در گروه باید زمام امور را بدست بگیرد و قطعا وجود یک مدیر هر چند با نواقصی وعیوبی همراه باشد برای یک تشکیلات بهتر است تا فقدان آن! که در این صورت اصل تشکیلات زیر سوال می رود.تشکیلات بدون رهبر اساسا تشکیلات نخواهد بود!.


مشخص بودن اهداف:
ماجرای معروف قدم زدن دانش آموزان روی برف را شنیده اید، دانش آموزانی که فقط جلوی پای خود را نگاه کرده بودند مسیر را تقریبا منحرف و اصطلاحا مارپیچ طی کرده بودند؛ فقط کسی که چشمش را به نقطه نهایی و خط پایان دوخته بود راه را بخوبی و مستقیم طی کرد. این مثال دقیقا برای یک تشکیلات هم صدق می کند. نباید در کارهای روزمره و پیش پا افتاده غرق شد. مدام باید هدف های اصلی سازمان را مقابل دیدگان قرار داد و مدام باید به همه اعضا گروه یادآوری کرد. حتی کارهای کوچک را هم با نگاه به اهداف و آرمان های بزرگ انجام داد  که اگر چنین شد تا حد زیادی جهت دهی ها اصلاح می شود و علاوه بر آن انگیزه نیرو ها هم فوق العاده افزایش پیدا می کند. بدیهی است که وقتی یک نیرو خود را سهیم در یک هدف و آرمان بزرگ بداند با قوت و با انگیزه بالاتری در صحنه حاضر می شود.


توکل به خداوند: توکل آن کیمیایی است که فقط گروهی از جریان ها و سازمان ها می توانند از آثار شگرف آن بهره ببرند. آنانی که به قدرت لایزال الهی اعتماد واعتقاد کامل دارند، که « وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَه مَخرَجاً * وَ یَرزُقهُ  مِن حَیثُ لا یَحتَسِب » البته این رزق، گونه های متعددی دارد و گاهی یک فکر نو وایده جدید، رزق الهی است که کارها را به خوبی پیش می برد.

فرهنگ و روحیه جهادی: یکی از مهمترین ویژگی هایی که مجموعه های انقلابی را از سایر سازمان ها متمایز می کند "روحیه جهادی" در کارهاست. برای یک جهادگر خروجی و ثمره کار مهم است نه دلیل قانع کننده عدم انجام شدن کارها! ، جهادگر برای رسیدن به هدفش یا راهی پیدا می کند و یا راهی ابداع می کند.


تکثیر به جای انشعاب: یکپارچگی و انسجام همیشه یک اصل است و طبیعی است که گاهی باید از برخی مسائل غیر اصولی هم کوتاه آمد تا به انسجام و وحدت آسیبی نرسد، یکی از مشکلاتی که همیشه گریبانگیر جریان های انقلابی بوده« انشعاب و انشقاق» است. نباید ظرفیت ها را نصف کرد بلکه در مقابل باید به موضوع «تکثیر» پرداخت. قطعا یکی از ویژگی های یک تشکیلات موفق این است که بتواند در راستای رسیدن به اهداف خود، درون زایی کند و بواسطه بالا بردن توانمندی ها و ظرفیت ها تشکیلات های همسو و همکار بوجود بیاورد. نیروها رشد می کنند و بزرگ می شوند و اگر نتوانیم زمینه های فعالیت برایشان تعریف کنیم به احتمال قوی دچار عارضه "انشقاق" خواهیم شد.


نظم: متاسفانه برخی فعالیت های انقلابی و جهادی را مترادف با بی نظمی و عدم استفاده از روش های اصولی می دانند که صد درصد غلط است. قطعا رعایت نظم و اصول سازمانی در بلند مدت موجب سهل شدن انجام امور می شود، کار بی نظم شاید در نگاه اول کمی زیرکانه و راحت تر باشد اما در میان مدت و بلند مدت با گسترش فعالیت ها و گذر زمان هزینه هایی که در اثر بی نظمی به فرد یا سازمان وارد می شود چه از حیث ریالی و چه از حیث زمانی معمولا چند برابر آن چیزی است که در ابتدای راه می بایست برای رعایت اصول نظم سازمان صرف می شد. البته تشکیلات یک معبد است نه معبود! نکته مهم اینجاست که در یک تشکیلات مومن و انقلابی نظم و اصول سازمانی وسیله ای برای رسیدن به اهداف عالیه است و چنانچه این ساختار به اصل اهداف سازمانی لطمه وارد کند نباید معطل ماند و نقطه اختلاف ما با برخی نظریات خشک مدیریتی در همینجاست.


توجه به اشتراکات به جای اختلاف نظرها: معمولا در جبهه باطل بین افراد حتی اگر99 نقطه اختلاف هم وجود داشته باشد اما حول یک نقطه مشترک جمع می شوند و اختلاف نظرها نادیده گرفته می شوند. مثلا به عنوان نمونه در جریان انتخابات ها در برخی جریان های وابسته می توان افرادی را مشاهده کرد که کاملا با هم در تضاد هستند اما برای رسیدن به یک هدف مشترک با هم متحد میشوند.  در جریان مومن و انقلابی گاها این آفت دیده می شود که برخی نه تنها از نقاط اختلاف نظر چشم پوشی نمی کنند بلکه در پی «اختلاف تراشی» هستند و از هر مسئله کم ارزشی برای شبهه وارد کردن به افراد و جریان های همسو بهره برداری می کنند که این یک سم خطرناک است. لزومی ندارد که همه به یک نحو فکر کنند ، مهم پایبندی به اصول است.
«معنای وفاق این است که نسبت به هم خوش بین باشند، رحماءبینهم باشند، همدیگر را تحمل کنند، در جهت ترسیم هدفهای والا و عالی برای رسیدن به آنها به یکدیگر کمک کنند و از ایجاد تشنج، بداخلاقی، درگیری، اهانت و متهم کردن بپرهیزند. امروز به نظر من وظیفه ما این است. ( امام خامنه ای 7/3/81)


خطر انحراف در مسائل مالی: یکی از چالش هایی که همه مجموعه های انقلابی با آن دست و پنجه نرم می کنند کمبود منابع مالی و عدم وجود یک منبع مالی با ثبات است. بخش زیادی از وقت، انرژی، فکر و اعتبار تشکیلات و سازمان های فرهنگی مردمی صرف جمع آوری بودجه می شود که گاها در این راه ترکش های خطرناکی به پیکره مجموعه وارد می شود که وام دار شدن به اشخاص و جریان های ناصالح و ناسالم از جمله آن است. بهترین راهکار برای حل این معضل، در آمدزایی از اجرای برنامه های فرهنگی است. گاهی برخی مجموعه ها برای درآمدزایی به کارهایی روی می آورند که هیچ سنخیتی با ماموریتشان ندارد، منفعت خوبی هم عایدشان می شود، اما به نوعی نقض غرض است و همان نیرویی که قرار بود بواسطه این پول به امور فرهنگی بپردازد حالا غرق در کارهای اجرایی متفرقه شده و سازمان از اهداف عالیه خود منحرف شده است.

وجود یک ناظر عالی: هر تشکیلاتی برای اینکه به سلامت به مقصد برسد و اساسا برای حفظ هویت خود به یک ناظر عالی نیازمند است. یک نفر که چراغ بدست بگیرد و راه را نشان دهد و در عین حال زیرمجموعه را مدام تحت نظر داشته باشد تا از اصول سازمان منحرف نشوند. برای مجموعه های فرهنگی و مذهبی، بهره مندی از یک عالم دینی در این جایگاه، همچون ضرورت وجود آب برای ماهی و هوا برای انسان است. لزومی ندارد همه یک بار طعم تلخ شکست را بچشند. از تجربه های متعدد گروه های فرهنگی و مذهبی اینگونه برداشت می شود که اتصال به یک منبع غنی در این زمینه شرط لازم برای ادامه راه است.


جمع بندی : 

«تشکیلات، معبد است نه معبود!»؛ همان گونه که به زیبایی معبدها اهمیت می دهیم باید به ساختار و سازمان تشکیلاتمان هم توجه کنیم، لکن فرض کنید روزی از ما بخواهند که بجای ادای فریضه نماز در مسجد از زمین فوتبال استفاده کنیم، به چه دلیل؟! چون فرش های مسجد کهنه می شوند!!، خب بدیهی است که اینجا دیگر زیبا بودن و نو بودن فرش های مسجد اهمیتی ندارد، مهمتر ادای فرائض و در واقع اهداف عالیه تشکیلات است که تحتح هر شرایطی باید به ثمر برسند.

  • اسماعیل معنوی

*اسماعیل معنوی

تعدادی از مسئولان دانشگاه شهیدچمران اهواز مدتی قبل به دیدار محمدخاتمی رییس جمهور سابق و از فعالان فتنه 88 رفتند و گپی دوستانه و صمیمی با وی داشتند، حجت الاسلام والمسلمین حاجتی امام جمعه موقت اهواز و مدیراسبق حوزه های علمیه استان که به صراحت و شفافیت بیان شهره هستند در نمازجمعه اهواز نسبت به این اقدام موضع گیری کرده و تذکری دلسوزانه دادند. آقای دکترقمشی از افراد شرکت کننده در این دیدار،  یادداشتی خارج از عرف به خطبه های این عالم مردمی و تاثیرگزار منتشر کرد و برخی سایت های خاص در خوزستان نیز بصورت جهت دار با آن همراهی کردند، بگونه ای که حتی از انتشار نظرات مخالف در ذیل مطلب نیز خودداری نمودند، هرچند شان و جایگاه حجت الاسلام حاجتی بالاتر از این نامه پراکنی ها است لکن به نظرم بهانه خوبی است تا نسبت به برخی ابهامات مطرح شده در یادداشت اقای قمشی پاسخ های ساده، منطقی و شفاف داده شود، پاسخ های ساده زیرا ابهامات مذکور عموماً سطحی و ساده است. متن کامل یادداشت مذکور و پاسخ های کوتاه اینحقیر در ادامه می آید:


توضیح: بخش های با رنگ مشکی ، متن نامه آقای دکتر قمشی است و خطوط آبی رنگ، پاسخ ها و توضیحات اینجانب هستند.

 

بسمه تعالی

خدمت جناب آقای حاجتی امام جمعه موقت اهواز

با سلام و احترام، متاسفانه در خبرها آمده است که جنابعالی در خطبه های نماز جمعه اهواز در تاریخ هفدهم مرداد، به دیدار اینجانب و تعداد دیگری از دوستان دانشگاهی با حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی اشاره داشته و جملاتی را ابراز داشته اید. با خواندن صحبت هایتان در درجه اول بسیار متاسف شدم. زیرا در زمانی که تریبون مقدس نماز جمعه باید محلی برای ایجاد همدلی و وفاق در جامعه باشد از آن برای تفرقه در بین دوستداران نظام و زدن تهمت و تهدید استفاده می شود.


  • اتفاقا از همین جهت که نمازجمعه محل وحدت و ایجاد همدلی است، باید نسبت به افراطی گری ها و انحرافاتی که وحدت جامعه را برهم می زند واکنش نشان داد. ملت ایران با فتنه گران و افرادی که تیشه به ریشه ارزش های قلبی و اعتقادی آنها زده اند هیچ وحدتی ندارند، بنا بر منطق و استدلال شما نمازگزاران جمعه نباید تکبیر هم بگویند زیرا در تکبیرها "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر منافق" گفته می شود و بدین صورت وحدت ما با منافقین و آمریکاییها خدشه دار می شود!! ، ما با آنهایی که حرمت عاشورای امام حسین را نگه نداشتند هیچ وحدتی نداریم، ما با آنهایی که عکس امام (ره) را پاره پاره و لگدکوب کردند هیچ وحدتی نداریم، ما با آنهایی که با منافقین و بهایی ها و عبدالمالک ریگی برای سقوط نظام همدست شدند هیچ وحدتی نداریم، ما با آنهایی که ماه ها این کشور را به آشوب کشیدند و میلیاردها دلار به اعتبار و اقتصاد ایران عزیز خسارت وارد کردند هیچ وحدتی نداریم! ، اعلام برائت و روشنگری از پروژه تطهیر خاتمی عین همدلی و وفاق است. توده میلیونی مردم را بیاد بیاورید که در روز نه دی چگونه علیه خاتمی و موسوی و کروبی شعار می دادند، شما خودتان را از آن مردم جدا کرده اید و می خواهید با چه کسی وحدت و همدلی داشته باشید؟!

 

جناب آقای حاجتی، جنابعالی از آقای خاتمی به عنوان همنشین جورج سورس نام برده اید در حالی که همه می دانند ایشان بارها این تهمت افراطیون از خدا بی خبر را تکذیب نموده است برای همه دین باوران تکذیب یک روحانی خوش سابقه و سید جلیل القدر که هشت سال رئیس جمهور کشور نیز بوده کفایت می کند تا بر خلاف بودن این ادعا اطمینان حاصل نماییم.


* با وجود آن همه جرم و جنایتی که در زمانه فتنه 88 رخ داد، واقعا گمان نمی کردم تا سالیان درازی در این کشور نیاز باشد برای کسی اثبات کرد که سران فتنه افرادی خائن و وطن فروش بوده اند، حال که ظاهرا استادتمام دانشگاه چمران با تحلیل موشکافانه خود به نتیجه ای متفاوت دست یافته اند، نظر ایشان را به فیلمی جلب می کنم که حاوی نکات مهمی است .

دریافت


 به هر صورت اگر این ادعا و خلاف قانون بودن آن محرز بود مطمئناً دستگاه قضایی کشور تا کنون در این زمینه اقدامی نموده بود. بر این اساس و بر اساس آنچه که تا کنون از منابر در باب مکافات تهمت، دروغ و غیبت شنیده ایم از جنابعالی نیز انتظار دقت بیشتر در حفظ اصول را داشتیم. قاعدتاً اگر حفظ ارزش ها و چهار چوب های مذهبیمان برایمان مهم باشد باید از همان تریبون عذرخواهی شود و گرنه باید همه چیز را به روز جزا موکول کرد.

  • دستگاه قضایی بنا بر حفظ مصالح کلی نظام تاکنون سران فتنه را محاکمه ننموده، هرچند اینان هم اکنون ارزش خود را از دست داده اند و مردم خودشان بصورت خیابانی در روز 9 دی آنان را محاکمه کردند، لذا عدم برخورد محاکم قضایی با فرد مذکور را دلیلی بر حقانیت وی ندانید! هرچند که ممنوع الخروج بودن خاتمی خود دلیلی بر مجرم بودن وی می باشد. امیدواریم بزودی زمان مناسب فرا برسد و سران فتنه و خصوصا در راس آنها خاتمی به دادگاه احضار شوند و نسبت به همه خون هایی که به ناحق به زمین ریخته شد و اینان بطور مستقیم و غیرمستقیم از مسببان آن جنایات حمایت کردند تفهیم اتهام شوند. 

عکس: 9 دی 88 - اهواز


جناب آقای حاجتی، جنابعالی از ما خواسته اید اگر وقت داریم کنار قبر شهدا عکس یادگاری بیاندازیم. در زیر این جوابیه دو عکس از خودم به همراه خود شهدا در زمان جنگ ضمیمه نموده ام  که در یکی از آنها از چهار نفری که در عکس دیده می شوند سه نفرشان شهید شده اند و در دیگری که ده نفر دیده می شوند پنج نفرشان شهید شده اند. برای من دیدن این عکس ها تنها مایه شرمندگی است زیرا خود اکنون در کمال سلامتی نفس می کشم و دوستان شهیدم سال هاست در خاک آرمیده اند. بنابراین عکس با قبور شهدا برای من افتخاری ایجاد نمی کند. ذکر نام بعضی شهدا و عکس با قبور آنها، برای کسانی باقی بماند که سابقه ای در جبهه ندارند و از طریق آن به دنبال ایجاد سابقه ای برای خود هستند و احتمالاً بخواهند به وسیله آن شهدا و پیام آنان را برای خود مصادره کنند و یا خدایی نکرده از آنها چماقی بسازند و بر سر دوستداران انقلاب و نظام بزنند. سرور گرامی،  دوستان همراه من در عکس مورد بحث بیش از اینجانب سوابق جبهه و جنگ و خدمت به نظام را دارند که خودشان در صورت صلاح دید می توانند برایتان ارسال نمایند. این عکس ها را نزد خود نگه دارید و اگر عکس های بیشتری نیز می خواهید می توانم برایتان ارسال نمایم تا از این پس به یادتان باشد که اصلاح طلبان در راه حفظ نظام آزمون های سختی را گذرانده اند،  و  با زبان تهدید با آنان سخن نرانید و از آنان همیشه به نیکی یاد کنید.


  • اینکه شما در دوران دفاع مقدس حضور داشته اید امر خوب و محترمی است که کسی خدشه ای به آن ندارد، اما برادر گرامی ملاک حال فعلی افراد است! متاسفم از اینکه شما رزمنده سابق روزگاری در کنار مجاهدان راه حق عکس یادگاری می گرفتید و  امروزه به جایی رسیده اید که در کنار افرادی همچون خاتمی عکس می گیرید، رزمنده بودن مهم است اما رزمنده ماندن مهم تر!، چه بسیارند افرادی که با شهدا عکس گرفته اند و "عکس" شهدا عمل می کنند
 به قول دشمن، پیمان دوست بگسستی * ببین که از که بریدی و با که پیوستی؟


  • اصلاح طلبان افراطی آزمون های زیادی را پشت سر نهاده اند که متاسفانه سالهاست معمولا رفوزه می شوند! ، مهم پشت سر نهادن آزمون نیست بلکه مهم نتیجه حاصله است! و اما امروزه که مردم از تندروی های جریان افراطی اصلاحات بیزاری جسته اند و بارها هم اعلام کرده اند (از جمله در همین انتخابات که زیر 7 درصد رای اصلاح طلبان شاهد صدقی بر این مدعا بود) تابوت کهنه اصلاحاتِ افراطی بیش از "تهدید" به "میخ" نیاز دارد!

جناب آقای حاجتی، فکر نمی کنم پول بلیط رفت و برگشت ما به تهران به اندازه ای باشد که با آن بشود سر پناهی برای خانواده بی بضاعتی تهیه کنید. اما اگر دلتان به حال مردم محروم می سوزد می توانید از اختلاس های چندین هزار میلیارد تومانی سخن برانید که از جیب مردم محروم کشور در زمان دولت قبل به یغما رفت. دولتی که تا روز آخر از تایید افراد تندرو و اقتدارگرا بهره مند بود.

  • متاسفانه یکی از نقاط ضعف جدی اغلبِ اصلاح طلبان، دوری از طبقه ضعیف جامعه و همنشینی با اشراف و ثروتمندان است، خب وقتی اینگونه باشد بدیهی است که یک میلیون و دو میلیون تومان به چشمتان نیاید، ما در محلات حاشیه شهر اهواز خانواده هایی داریم که محتاج همین مقدار پول هستند! شما در قبال مادر پیر و ناتوانی که یک دختر معلول ذهنی را هم نگهداری می کند و در این گرمای طاقت فرسای خوزستان از داشتن کولر گازی محروم است چه پاسخی دارید؟! . در ادامه از اختلاس های کلان سخن گفته اید، نام اختلاس در این کشور با نام "شل"، "استات اویل"، "کرسنت" ، "جونیور" و.... عجین شده، اختلاس در هر دولتی که باشد محکوم است خواه اصولگرا باشد خواه اصلاح طلب، ضمنا آن زمان که حجت الاسلام حاجتی با زبان گویا و نطق بلیغ خود از فساد و اختلاس فریاد برمی آورد شما کجا بودید؟! 

  و می دانید که با فیلم هایی چون "ظهور نزدیک است" با اعتقادات خالص مردم چه بازیهایی شد و رئیس دولتی که کشور را به ورطه نابودی کشاند به عنوان یکی از  یاران خاص امام زمان تا عرش اعلا بالا برده شد. به اینها جواب بدهید.

  • تکرار کردن حرف هایی که قبلا بدان پاسخ داده شده نفعی ندارد، حجت الاسلام والمسلمین حاجتی نسبت به این مستند و انحرافاتی که در دو ساله آخر دولت قبل رخ عیان کرد موضع گیری جدی و شفاف و علنی داشته اند، لطفا مصادره به مطلوب نکنید!

اگر به دنبال احقاق حق مردم محروم هستید از سه هزار عزیز دُردانه ای که در دولت قبل بدون ضابطه و امتحان در دوره دکترا پذیرفته شده و بورسیه شدند و حقوق سایرین را پایمال نمودند سخن برانید. از کسانی که به نام تحریم، نفت مملکت را تاراج نمودند و بجای دورزدن دشمن، مردم محروم را دور زدند سخن برانید. مطمئن باشید اگر در باره این موضوعات در نماز جمعه داد سخن داده شود دست دولت فعلی برای مبارزه با رانت خواران و پیگیری حقوق مردم محروم و سوء استفاده کنندگان از احساسات پاک مردم دیندار بازتر می شود. و نتیجه نهایی آن نیز ارتقا سطح زندگی مردم محروم خواهد بود.

  • این ها اکتشافات شما نیست بلکه مواردی است که در کنار دیگر اتهامات به دولت قبل وارد می شود و صحیح یا ناصحیح بودنش ارتباطی با ما ندارد، اما شما بهتر است حضورتان در نمازجمعه اهواز را پر رنگ کنید تا با محتوای خطبه های ایشان بیشتر آشنا شوید. 

جناب آقای حاجتی، نیازی نیست قدرت به زعم خود حزب ا.. را برای اصلاح طلبان جبهه رفته، دست خالی و مسالمت جو را به رخ ما بکشید. اگر قدرتی در اختیارتان هست که می خواهد در راه اسلام خدمت نماید بهتر است با آن اسرائیل جنایتکار را که مسلمانان را فوج فوج به شهادت می رساند تهدید کنید. بهتر است با آن گروه داعش را که شیعیان را مانند گوسفند سر می برد، تهدید نمائید. آمریکای جنایتکار را که با حمایتش از اسرائیل دست اشغالگران جنایتکار را برای جنایاتشان باز گذاشته، تهدید کنید. و گر نه تهدید اصلاح طلبان که در شناسنامه خود بجز خدمت به نظام و انقلاب و خیر خواهی چیز دیگری یافت نمی شود نه هنر است و نه مایه مباهات.

  • اولا اینکه تعداد محدودی افراد خاطی در حدی نیستند که بخواهند از جانب ملت و امت حزب الله مورد خطاب تهدید قرار گیرند، اگر به خود زحمت بدهید و همان خطبه را مجددا مرور کنید متوجه می شوید که خطیب جمعه اهواز ضمن ارائه تحلیل دقیق و کارشناسانه از تحولات منطقه و جهان، قدرت ویرانگر ملت ایران را به رخ آمریکا و هم پیمانانش کشید و مردم نیز با تکبیر خود آن را تایید نمودند. ضمنا بنده کاری با سوابق شخصی جنابعالی ندارم اما متاسفانه مدتهاست در کارنامه اصلاح طلبان افراطی و تندرو خیانت دیده می شود نه خدمت!

در انتها یاد آور می شوم در سال گذشته که در آن جناب آقای دکتر روحانی با حمایت و رای اصلاح طلبان پیروز میدان انتخابات گردید، بر همه مبرهن شد، اصلاح طلبان با همۀ محدودیت هایی که در دولت قبل برایشان ایجاد شد هنوز رای اکثریت کشور را در اختیار دارند. بنابراین به صلاح نیست که از تریبون نماز جمعه تفکرات و نظرات اقلیتی تند رو  منتشر گردد و به صاحبان رای اکثریت تاخته شود.

  • وقتی یوسف پیامبر(ع) کاهنان معبد آمون را محاکمه کرد، از کاهن اعظم پرسید آیا خود نیز این حرفها را باور داشتید؟ کاهن اعظم که "آنخ ماهو" نام داشت اینگونه پاسخ داد: «گاهی یک دروغ را آنقدر تکرار می کنیم که خودمان هم باورمان می شود!» . واقعا نظرتان این است که آقای روحانی با رای اصلاح طلبان پیروز شد؟! حالا نیازی نیست برای ما اذعان کنید اما محض اطلاعتان شما را به آراء 7 درصدی یکی از کاندیداها  ارجاع می دهم که در نظرسنجی ها مشخص شده بود.!

فارغ از قلیلی تند رو و تمامیت خواه، گروه های اصول گرا و اصلاح طلب می توانند به عنوان نماد مردم سالاری نظام در کشور حضوری مستمر و پویا داشته باشند و نماز جمعه نیز می تواند به عنوان نماد همۀ دوستداران نظام نقشی محوری در ایجاد وفاق و همدلی ایفا نماید. و در این راه ائمۀ محترم جمعه نیز نقش پدری خویش را برای همه گروه های درون نظام حفظ نمایند.

  • از همه نوشته تان، تقریبا همین پاراگراف را کاملا قبول دارم، اما یک سخن خطاب شما:

برادر گرامی، شما در کسوت استادی دانشگاه هستید و برای شما اصلا برازنده نیست که مسائل پیرامونتان را اینگونه تحلیل کنید، سطح نگاهتان را بالاتر ببرید، شما به دیدار یکی از کسانی رفته اید که از ظلم هایی که در فتنه 88 به این ملت 80 میلیونی روا شد حمایت کرده و چه بسا خودش از سران و عوامل اصلی فتنه بوده، این همه آسمان و ریسمان ندارد! یک کلام از مردم عذرخواهی کنید، شاید این صفحه تاریک از سوابقتان حذف شود.


*یکی از شاگردان حجت الاسلام والمسلمین حاجتی







  • اسماعیل معنوی

حواشی یک جلسه تودیع و معارفه

جمعه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۱۹ ب.ظ

اسماعیل معنوی - روز گذشته جلسه تودیع و معارفه مدیر حوزه های علمیه خوزستان برگزار شد. در این جلسه حجت الاسلام والمسلمین حاجتی تودیع و حجت الاسلام والمسلمین بهرامپور معارفه گردید. حقیر هم بعنوان نمادی از وحدت حوزه و دانشگاه! (تحصیل در دانشگاه و اشتغال در حوزه) در این برنامه حضور داشتم، نکاتی هست که به گمانم نوشتن و خواندنش خالی از لطف نیست.


* چند روز قبل جلسه ای برای هماهنگی برنامه های روز تودیع و معارفه داشتیم، یکی از دوستان موضوع تهیه لوح و هدیه برای حاج اقای حاجتی را مطرح کرد (به رسم معمول و سنت حسنه) که ایشان بصورت جدی مخالفت کرد و تاکید کرد که برایش هیچگونه هدیه ای گرفته نشود، ما هم "چشم" گفتیم و از معدود مواردی بود که به این فرمانده و استاد خود "چشم" گفته بودم و خلاف آن عمل کردم!  (البته هدیه ما همین تابلو بود و خبری از هیچگونه هدیه نقدی یا غیر نقدی دیگر نبود)


*مدتیست جیرجیرکها اهواز را تا حدی تصرف کرده اند و صبح روز مراسم هم یکی از وظایفی که اینجانب بعنوان معاون برنامه ریزی و فناوری اطلاعات حوزه های علمیه خوزستان بر عهده گرفتم چک کردم سالن برای عدم نفوذ جیرجیرکها بود!، خدا رو شکر سالن دفتر امام جمعه از این حمله در امان مانده بود اما بازهم با حرکات های هلیکوپتری در مقابل درب ورودی جولان می دادند!


* آیت الله موسوی جزایری، آیت الله کعبی، آیت الله حیدری، آیت الله سیدعلی جزایری، فرمانده سپاه استان، فرمانده نیروی انتظامی استان، مدیرکل اطلاعات استان، نماینده اهواز در مجلس شواری اسلامی، حجت الاسلام دسمی، برخی ائمه جمعه، برخی مدیران حوزه های علمیه و...از جمله حاضران هستند ؛ تقریبا همه بزرگان استان جمع شده اند، من شخصا گمان می کردم که بدلیل تعطیلات و احتمال مسافرت برخی افراد، اکثر مدعوین در این مراسم شرکت نکنند و چندبار هم پیشنهاد تعویق زمان برگزاری را مطرح کردم اما حاج اقا می فرمودند «فی التاخیر آفات» 


*حجت الاسلام مالکی بعنوان دبیر شورای حوزه علمیه خوزستان، جلسه را آغاز می کند و توضیحاتی در خصوص علل برپایی این نشست می دهد، پس از آن متن تقدیرنامه آیت الله موسوی جزایری نماینده ولی فقیه خطاب به حجت الاسلام حاجتی خوانده می شود، خوب دقت می کنم، این یک متن عادی نیست، به کلمات و عبارات دقت کنید: « خادم شریعت... سرباز فداکار ولایت... برای حوزه سنگ تمام گذاشت... مدیریت جهادی را تجربه کرد... خود را در تقدیر از او ناتوان می بینم...» یکی از علمای حاضر در جلسه می گفت تاکنون آیت الله جزایری برای کسی اینچنین تقدیرنامه ای ننوشته و این جای تامل و تدبر دارد. (+ متن تقدیرنامه)


*حاج اقای حاجتی صحبت هایش را آغاز می کند: 

-طلبه ها کوتاهی های این خدمتگذار را ببخشند

-هر توفیقی هم بوده به برکت آیت الله جزایری بوده و...   و همان روحیه متواضعانه همیشگی.


* در ادامه، ایشان جملاتی می گویذ که برای لحظاتی بغض را در گلوی برخی زندانی کرد، «من از اساتیدم شنیده بودم که حضرت ولیعصر به حوزه های علمیه عنایت دارند اما امروز شهادت شرعی می دهم که شخص آیت الله جزایری مورد توجهات خاص امام زمان(عج) است، این را ما بارها در امور مدیریت حوزه دیده ایم، واقعا محسوس است که عنایت خاصی و حمایت خاصی نسبت به ایشان وجود دارد» در این حین آیت الله جزایری دست خود را همانند حالت گریه بر روی صورت می گیرد...


*آیت الله جزایری سخنانشان را آغاز می کنند، «ما به چشممان کمک های امام زمان(عج) را می بینیم. امام زمان فرمانده خوبی هستند فقط کافیست ما سرباز خوبی باشیم»،

آیت الله تاکید می کند که مدتهاست حجت الاسلام حاجتی از من درخواست استعفا داشت اما من نمی پذیرفتم. حاج آقای حاجتی همانند سابق در سنگر امامت جمعه موقت اهواز حضور دارند.


*آیت الله تاکید می کند که استعفای ایشان برای گسترش برنامه های علمی و تحقیقی و گسترش فعالیت های فرهنگی و تبلیغی در مناطق مختلف خصوصا در بین قوم بختیاری است که با آوردن نام "بختیاری" من آرام از انتهای جلسه صلوات می فرستم... و آیت الله با لبخند می گوید «مثل اینکه می خواهید صلوات بفرستید» و جمعیت صلواتی همراه با لبخند می فرستند.


*به نظرم آیت الله جزایری تکلیفی بر دوش حجت الاسلام حاجتی نهاده که به مراتب از مدیریت قبلی ایشان سنگین تر و گسترده تر است.


*بسیاری از این حقیر سوال می کنند که حجت الاسلام حاجتی قرار است در ادامه چگونه فعالیت کنند؟ پاسخ این است که ایشان همچون گذشته امام جمعه موقت اهوازند و کرسی تدریسشان در حوزه های علمیه اهواز گسترش می یابد. و انشااله بنا برتکلیفی که نماینده ولی فقیه بر دوششان نهاده اند فعالیت های فرهنگی و دینی را در شهرستان ها تقویت خواهند کرد.

------

پی نوشت: مهم نیست کجا باشیم، مهم این است که به تکلیفمان عمل کنیم.

*برای مشاهده گزارش کامل این جلسه به ایــــــنجا مراجعه نمایید.



  • اسماعیل معنوی

کار بزرگ یا خدای بزرگ؟!

دوشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۲۰ ق.ظ
مهم نیست که حتما کار بزرگی انجام بدهیم
مهم این است که خدای بزرگی را راضی کنیم، ولو با یک کار کوچک!
  • اسماعیل معنوی

جناب استاد زیباکلام! فرهنگ را با ارقام نسنجید!

سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۲۳ ق.ظ
نامه آقای صادق زیباکلام خطاب به حضرت آیت الله سیداحمد خاتمی را خواندم. در ابتدا مثل خیلی دیگر از حرف های آقای زیباکلام می خواستم لبخندی بزنم و از کنارش بگذرم اما چون خطاب ایشان به یک عالم ارزشمند و مردمی بود و از طرفی با درآمیختن استدلال های صحیح و غلط خواسته یا ناخواسته  سعی در انحراف ذهن مخاطب داشته، چند نکته کوتاه عرض میکنم: 
خلاصه کلام آقای زیبا کلام این بوده که «چرا با وجود اینکه نهادهای مختلفی بودجه های فرهنگی دریافت می کنند فقط از وزارت ارشاد و دولت انتقاد می شود؟» و اتفاقا لیست بودجه های مصوب را هم ذکر کرده اند و نتیجه گرفته اند که وزارت ارشاد چون کمتر از 20 درصد بودجه های فرهنگی را دریافت میکند پس به همین اندازه در فرهنگ سهم دارد (وبالتبع آن در معضلات فرهنگی)

و اما: 
1- اساساً انتقاد اصلی به روش هزینه کردن بودجه ها نیست که آقای زیباکلام دست به دامان ارقام شده اند! انتقاد و نگرانی اصلی دلسوزان از رویکرد و نگاه فرهنگی دولت است. وقتی آقای رییس جمهور در یک سخنرانی رسمی نسبت به مسائلی مثل ماهواره اینگونه موضع می گیرد چگونه می توان میزان خسارت های فرهنگی سخنانش را با اعداد و ارقام اندازه گرفت؟! آقای زیبا کلام شما چگونه می خواهید ضرر و زیان خسارت های استنادات رییس جمهور به یوتیوب(که مملو از فیلم های ضداخلاقی است) را اندازه بگیرید؟! 

2- وقتی رویکرد فرهنگی دولت اشتباه باشد این موضوع مثل یک آب جاری در همه بدنه دولت جاری و ساری می شود ، چه اینکه رییس جمهور رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی است و تصمیمات مهم و بلند مدت عرصه فرهنگی با مدیریت شخص ایشان انجام می شود، جناب زیبا کلام، آسیب های از این دست ممکن است سالیان بعد بروز کنند و من متحیرم که با سواد و دانش شما چگونه می توان این خسارات را با اعداد بودجه مقایسه کرد؟!

3- و اما در خصوص وزارت ارشاد؛ درست است که شاید فقط بخشی از بودجه فرهنگی دولت را هزینه کند - که البته در میزان درصدی که شما داده اید باید تردید کرد- اما برفرض که وزارت ارشاد تنها بخشی از بودجه های فرهنگی را به خود اختصاص می دهد، جناب استاد زیبا کلام در مقوله فرهنگ باید به مسائل نرم افزاری نگاه کرد نه سخت افزاری! برخی مسائل که در اختیار وزارت ارشاد هستند حکم تنگه احد را دارند ، مثلا مقوله کتاب و حوزه نشر را شما چگونه با عدد و رقم اندازه گیری می کنید؟! 

خلاصه اینکه دولت کار مهم اجرا را در همه حوزه ها و حیطه ها بر عهده دارد و چنانچه رویکرد و نگاه غلط و یا منحرفی به مقوله مهم فرهنگ داشته باشد، خدای ناکرده شاکله و رنگ و بوی همه فعالیت های دولتی با مسیر تعالی و رشد فرهنگی ملت ایران همخوانی نخواهد داشت و این خسارات تا آیندگان استمرار دارند...


  • اسماعیل معنوی

آیا آقای روحانی یک «متخصص» است؟!

دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۲۰ ق.ظ

روز گذشته اقای روحانی در جمع فعالان عرصه ارتباطات و فناوری اطلاعات سخنانی بیان کردند که بسیار تکان دهنده و قابل تامل است، بعنوان کسی که تقریبا همه فضاهای مورد اشاره در سخنان آقای روحانی را از نزدیک لمس کرده ام و نسبت به انان نگاهی تحلیلی دارم (به جهت اقتضای وظیفه) نتوانستم از کنار این سخنان بی تفاوت بگذرم و به نظرم بیان این الفاظ از جانب آقای روحانی چند احتمال دارد: 


الف)آقای روحانی هیچ آگاهی نسبت به فضای ارتباطات و تاثیرات آن ندارد و فقط متن از قبل نوشته شده مشاوران خود را روخوانی کرده اند. 

ب) ایشان با هدف جلب نظر برخی جوانان که به استفاده از برخی نرم افزارها و شبکه های اجتماعی اعتیاد پیدا کرده اند این سخنرانی را کرده و متاسفانه در مقابل بسیاری نظرها را از خود رانده است! 

ج) آقای روحانی شناخت درستی از جامعه ایرانی ندارد و مشاوران ایشان اطلاعات غلط تحویلشان می دهند، متاسفانه "ظاهرا" برخی مشاوران ایشان اکثریت مردم ایران را معتاد به فیسبوک می دانند، چه اینکه در ماه های اخیر، مثلا بیش از حقوق بازنشستگان و یا  شهریه دانشجوها بر رفع فیلتر از فیسبوک تمرکز رسانه ای شده است و این یعنی فاصله گرفتن از متن مردم و دغدغه هایشان !

د) ایشان از اثرات مخرب شدید برنامه های شبکه های ماهواره ای که معضلاتی همچون «افزایش آمار «طلاق، برخاشگری و بهانه جویی بین همسران، جنایات جنسی، تجاوزها و خیانت ها، انحرافات اعتقادی در برخی جوانان، بی بندو باری و بی حجابی و بی حیایی و...» را بدنبال داشته آگاهی دارد ولی منافع دولت ایجاب می کند که آقای روحانی اینچنین موضعی بگیرد ! (این گزینه قطعا مردود است)

سوال اساسی اینجاست که واقعا چه تحلیلی باعث شده تا رییس جمهور در سال فرهنگ اینگونه رفتار کنند ؟!

و اما سخنانی که باعث شد سطور بالا را بنگارم:

روحانی با بیان اینکه چرا به جوانان اعتماد نداریم گفت :« فکر می‌کردیم اگر ویدئو وارد کشور می‌شد، ایمان جوان‌ها پَر می‌زد، سال‌های اول انقلاب دغدغه ما این بود که مبادا یک دستگاه ویدئویی وارد کشور شود، چون اگر وارد کشور شود و با سیمی به تلویزیون وصل شود، دیگر چگونه ایمان برمی‌گردد و هویت‌ها را حفظ می‌کنیم. دیدیم آمد و به همه خانه‌ها رخنه کرد و بر ایمان‌ جوان‌های‌مان نه تنها اثر منفی نگذاشت بلکه بر حضور آنها در مساجد و تظاهرات انقلابی و راهپیمایی‌ها بیشتر شد و به جبهه دفاع از کشور رفتند و افتخار آفریدند »
روحانی در ادامه در اظهارات عجیبی درباره ماهواره گفت : 
« غصه دیگری شروع شد که با ماهواره‌ها چه کنیم اگر خدای نکرده تلویزیون‌مان با دیش مخفی و آشکار، شبکه دیگری را بگیرد، در جوانان ایرانی چگونه ایرانیت و اسلامیت می‌ماند. آمدیم و در پشت بام‌ها و بالکن‌ها با آن مبارزه کردیم، اما تاثیری نداشت اما نه ایمان مردم پر زد و نه هویت مردم از دست رفت »

** (با نگاهی به آمار طلاق و معضلات اجتماعی بوجود امده در سال های اخیر بخوبی می توان درک کرد که حضور ماهواره در بالکن خانه ها هیچ اثری بر جوانان و خانواده ها نداشته است!!)
رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با تمجید از فیسبوک گفت : 
« دنیای ارتباطات و اطلاعات دنیای عجیب و غریبی است و در هر دقیقه یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر لایک را در فیسبوک شاهدیم و علاوه بر آن نیز تنها در گوگل در هر دقیقه ۲ میلیون نفر از این سرویس استفاده می‌کنند و همچنین در هر دقیقه ۷۰ ساعت فیلم وارد یوتیوب شده و در همان زمان یک میلیون و سیصد هزار نفر این فیلم را یا می‌بینند یا دانلود می‌کنند و این به معنای یک تحول بزرگ در دنیای امروز است »
روحانی با همین اظهارات سراغ موضوع اینترنت و شبکه های همچون وایبر وی چت و.... رفته و می گوید :«
امروز ظاهرا غصه دیگری برپا شده و آن اینکه با اینترنت و جوان کاربر و ایمیل و موبایل و نسل سوم و چهارم چه کنیم. من به همه دوستان عرض می‌کنم به جوان‌ها اعتماد کنیم، به نسل جوان اعتماد کنیم. جوان‌های ما با فطرتی پاک هستند و ایران‌شان را با همه وجود دوست دارند و به اسلام و خاندان ائمه و اهل بیت عشق می‌ورزند. فطرت‌شان پاک است و حالا گوشه‌ای، روزی، ماهی یا سالی خطایی شد، می‌شود آن را برگرداند و قابل برگشت است که هم انسان تواب است هم خداوند توبه را می پذیرد » 

*****

پاورقی: مدتیست که دولتی ها تاکید می کنند نقد باید تخصصی باشد و باید متخصصان در هر عرصه ای اظهار نظر کنند، سوال من این است که آقای روحانی بعنوان یک حقوقدان چگونه در مورد بسیاری از موضوعات و خصوصا موضوع ارتباطات اینگونه اظهار نظرهای عجیب می کند؟!

  • اسماعیل معنوی

خروس مرفٌه!

چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۳۲ ق.ظ

عکسنوشت: بنده خدایی از سر عطوفت و مهربانی برای مرغ و خروس هایش کولر آبی نصب کرده بود!

  • اسماعیل معنوی

عکس: ستاد استقبال مردمی!

چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۲۹ ق.ظ

عکسنوشت: زیر بیلبورد نوشته شده "ستاد مردمی" !

این بشکه ها که در عکس می بینید پر از بنزین است، جوانی هم که آنجا ایستاده در انتظار مشتری برای خرید بنزین...

  • اسماعیل معنوی

گوویل بختیاری! از اینجا به بعد مراقب باشیم!

دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۰۲:۰۵ ق.ظ

به فضل الهی این مسئله هم ختم به خیر شد و مسئولین رسانه ملی و تهیه کنندگان سریال "سرزمین کهن" از بختیاری های سلحشور عذرخواهی کردند و دیشب هم که صداوسیما متن عذرخواهی را از همه بخش های خبری اش پخش کرد. (اینجا) و قائم مقام آقای ضرغامی هم برای دلجویی از بختیاری ها و شنیدن سخنان بزرگان و منتقدان به خوزستان سفر کرد.

دستور توقف پخش و بازنگری سریال هم که صادر شد. و اما حالا چند نکته با گوویل و ددویل!


1- ما بختیاری ها رسم آزادمردی و جوانمردی را از شیرعلی مردان خان بختیاری آموختیم که با پرچم مقدس "علی ولی الله" در مقابل استبداد رضاشاه قیام کرد. ما همواره پشتیبان تمامیت ارضی سرزمین اسلامی مان بوده ایم . 


2- بختیاری عاشق اهل بیت و سینه سوخته نام مقدس "امیرالمونین علی" است، بختیاری فقط و فقط با اولاد علی(ع) عهد بسته و زیر پرچم هیچ گروه و تفکر دیگری نخواهد رفت، لذاست که طی سالهای بعد از انقلاب همواره پشتیبان ولایت فقیه بوده است و خواهد بود. بختیاری فراموشکار نیست و هرگز از یاد نخواهد برد که انگلیسی ها چه جسارتهایی که به این قوم مظلوم روا نداشتند و چه تحقیرهایی که البته شایسته خودشان بود و اما ظالمانه در حق بختیاری روا داشتند فلذاست که از دلسوزی های ظاهری رسانه های انگلیسی و آمریکایی نه تنها ذوق زده نمی شویم بلکه تبری هم می جوییم. ما حمایت شما کاسه لیس های اسرائیل را نمی خواهیم و بهتر است که شما به فکر میلیون ها نفر مردم فقیر خودتان باشید.


3- موضوع تمام شد و منتظر هستیم که قسمت های بعدی را بصورت اصلاح شده ببینیم اما باید مراقب بود که افراد فرصت طلب مجددا سعی نکنند که به قصد ماهیگیری آب را گل آلود کنند! ما اجازه نخواهم داد که آنها با گل آلود کردن "آب"، آبرو و اعتبار ایلی مان را خدشه دار کنند! بختیاری فهیم و هوشمند است لذاست که وقتی بزرگان مان قول پیگیری دادند و در عمل هم نتیجه دیدیم هرگز به قانون شکنی وو هرج و مرج نزدیک نخواهیم شد.

از امروز به بعد هرگونه اقدام جدیدی که با بهانه جویی همراه باشد قطعا از جانب بختیاری ها نیست و لازم است که ما زمینه این گونه اقدامات را از بین ببریم.

  • اسماعیل معنوی
درپاسخ به یادداشت آقای روزبه کردونی با عنوان «توزیع سبد کالا سند صداقت و تدبیر دولت»:
 

جناب آقای کردونی! شما از پله دوم شروع کرده اید!

دولت آقای روحانی اگر واقعا دولت "تدبیر" است می بایست بتواند یک طرح این چنینی را به نحو احسن اجرا کند. نمی توان از طرفی بی تدبیری کرد و باعث تحقیر مردم ایران شد و بعد از آنکه بسیاری از دشمنان (مثل خانم شرمن که با این موضوع به ملت ایران اهانت کرده بود) سوء استفاده های خود را کردند و البته رسانه های داخلی هم گلوی خود را پاره کردند دستور پیگیری برای اصلاح طرح داد!  به این نمی گویند تدبیر!

چنانچه این دولت دولت تدبیر بود می بایست طرح را بخوبی کارشناسی می کرد و اینگونه بدست دشمنان بهانه نمی داد و ناخواسته مردم تحقیر نمی شدند.

جناب اقای کردونی! خواهش میکنم به این سوال روشن پاسخ دهید:«کدام یک از رسانه های غربی که تصاویر حقارت مردم را مخابره کرده بودند این تحلیل و تفسیر شما را پس از عذرخواهی رییس جمهور مخابره کردند؟» (+)

نمی توان بی تدبیری کرد و بعد صادقانه گفت که من بی تدبیری کردم و در نهایت هم به خودمان مدال افتخار بدهیم!

مردم را نباید بعنوان مدل آزمایشگاهی قرار داد (به تعبیر شما از آنها برای شنیدن نواقص کمک گرفت!)

برادر عزیز! هزاران کارشناس از دولت حقوق می گیرند که نواقص همین طرح ها را بشناسند و برطرف کنند تا مادرها و پدرهای پیر ما در سرمای زمستان برای چند کیلو برنج هندی و چند تخم مرغ و ... به زحمت نیفتند.

مگر این طرح چقدر پیچیدگی داشت!؟
 
 البته عذرخواهی اقای روحانی کار بسیار پسندیده و خوبی بود.


ضمنا یک سوال دیگر:
چرا دولت ازبرنج "هندی" در این سبد استفاده کرد؟! این هم نشانه تدبیر و صداقت است؟ یک محاسبه سرانگشتی بفرمایید! چند کشاورز برنجکار ایرانی با این طرح می توانستند زندگی شان را سامان دهند؟ نتیجه حمایت از "تولید ملی" این است؟!!
  • اسماعیل معنوی