تاملی درخصوص "ادعای اهانت به دختران سوسنگرد!"
شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۱۱ ب.ظ
مطلبی با عنوان "توهین به دختران سوسنگرد؛ توهین به مردم خوزستان" را اولین روز انتشارش در خوزنیوز خواندم و هر چند برادر عزیزم آقای الهائی سحر دلسوزانه این مطلب را نوشته بودند اما نکاتی "پیرامون" آن هست که باختصار اشاره می کنم:
1- عزیزانی که اینحقیر را از نزدیک می شناسند و یا مواضعم را دیده اند بخوبی می دانند که اهل تحت تاثیر "جو" قرار گرفتن نیستم و معمولا نیاز نمی دانم در مورد همه چیز نظر بدهم - مگر در خصوص موضوعی به یقین برسم - و اصولا دین خود را به دنیای دیگران که هیچ بلکه به دنیای خود نیز نخواهم فروخت! ضمنا به همه کسانی که این مطلب را خوانده اند پیشنهاد میکنم جوابیه آقای مخدومی (ایـــنجا) را هم بخوانند تا یکطرفه نزد جناب قاضی نرفته باشند!
بنده در قامت مدافع هیچ کدام از دو طرف نیستم و فقط موارد "پیرامونی" را اشاره میکنم. این از این!
2- اقای الهایی سحر قاطعانه این موضوع را رد می کند و از طرفی آقای مخدومی نیز در جوابیه خود مستنداتی ارائه داده که این موضوع وجود داشته و به نظرم این موضوع هنوز آنقدر کهنه نشده که نتوان حقیقتش را کشف کرد، بالاخره این جنایت یا رخ داده و یا رخ نداده، هر چند که از بعثی هایی که به مردم عرب ساکن کشور خودشان هم رحم نکردند و از ارتکاب هیچ عمل زشتی واهمه نداشتند هیچ چیز بعید نیست. اما خوب این یک موضوع تاریخی است و خوب است که بنیاد حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس بعنوان فصل الخطاب این موضوع را خاتمه دهد و حقیقت را برای "اهلش" بیان کند زیرا ممکن است مطرح کردن موضوع بصورت عمومی به صلاح مردم نباشد و دشمنان سوء استفاده کنند.
3- اقای الهایی سحر خود از اهالی رسانه های محلی است و البته در دوره نهم مجلس از حوزه دشت آزادگان هم کاندیدا بوده اند و بخوبی می دانند که مطرح کردن اینگونه مسائل باید با ظرافت خاصی و در محل خودش انجام شود و اینگونه موارد که به مسائل قومیتی مربوط می شود و باعث تحریک احساسات مردم می گردد -هر چند که حق با شما باشد- زمینه سوء استفاده دشمن را فراهم می کند و در شرایط کنونی که دشمنان بطور جدی روی تنوع قومیتی در خوزستان حساب باز کرده اند نباید به بازیکنان آنان پاس گل بدهیم!
آیا بهتر نبود به جای این اقدام، بصورت خصوصی موضوع را از طریق اقای مخدومی و یا بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس پیگیر می شدید و اگر حرف شما صحت داشت آن را از متن کتاب حذف می کردند؟ اگر بدنبال اصلاح امور هستیم نیازی نیست که مسائل را به تحریک احساسات عمومی پیگیری کنیم.
4- از طرفی باید به اقای مخدومی هم تذکر برادرانه بدهیم که اینگونه موارد بهتر است در عموم مطرح نشوند و چنانچه حقیقتی باشد و شما می خواهید مظلومیت شیعیان آن شهر را در تاریخ هم ثبت کرده باشید چه نیازی است که پشت جلد مجددا نوشته شود؟! (البته گاها این موارد توسط ناشر انجام می شود)
5- نکته آخر را به نویسنده مطلب "توهین به دختران سوسنگرد" عرض میکنم، خوب است که اندکی روش های صحیح انتقاد کردن را باهم مرور کنیم تا خدای ناکرده به مرزهای سیاه نمایی نزدیک نشویم. چنانچه همه حرف های شما حق و صحیح باشند آیا برای مطرح کردن آن باید به "اتهام" و "بدکلامی" متمسک شد؟ متاسفانه در نوشتار شما بخش هایی وجود دارد که در شان شما و در شان آقای مخدومی که از نویسندگان گرانقدر انقلاب اسلامی هستند و آثار فاخر متعددی به ایران اسلامی عرضه داشته اند نیست! برای نمونه به کلمات زیر توجه فرمایید:
«جنابعالی به چه حقی به ناموس مردم توهین می کنید»«چرا آبروی یک شهر که شریان اقتصادی و نیروی انسانی خود را در جنگ از دست داد، می برید؟» «چرا ناآگاهانه این مطالب را می نویسید و به ناموس مردم که یکی از درخشان ترین کارنامه مبارزات را در برابر انگلیسی ها و بعثی ها رقم زدند نابخردانه می نویسید؟»
«چرا به جای نوشتن ارزش های دفاع مقدس ... مبادرت به نوشتن یک سری مطالب اراجیف می کنند؟»
---------------------------------
بعد التحریر:
*درپایان باید یادی کنیم از مجاهدت ها و رشادت های مردم غیور خوزستان خصوصا برادران و خواهران عزیزمان در سوسنگرد. آنانکه در معرکه جانانه مقاومت کردندو نگذاشتند سرزمین اسلام و تشیع در اشغال بعثی های رذل قرار گیرد. بی شک همه خواهران و مادران سوسنگردی مان که در آن دوران جانانه مقاومت کردند و با پشتیبانی از همسران و فرزندانشان برای اعزام به جبهه ها به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفتند نزد خدای سبحان مقامی بلند مرتبه و جایگاهی رفیع دارند.
1- عزیزانی که اینحقیر را از نزدیک می شناسند و یا مواضعم را دیده اند بخوبی می دانند که اهل تحت تاثیر "جو" قرار گرفتن نیستم و معمولا نیاز نمی دانم در مورد همه چیز نظر بدهم - مگر در خصوص موضوعی به یقین برسم - و اصولا دین خود را به دنیای دیگران که هیچ بلکه به دنیای خود نیز نخواهم فروخت! ضمنا به همه کسانی که این مطلب را خوانده اند پیشنهاد میکنم جوابیه آقای مخدومی (ایـــنجا) را هم بخوانند تا یکطرفه نزد جناب قاضی نرفته باشند!
بنده در قامت مدافع هیچ کدام از دو طرف نیستم و فقط موارد "پیرامونی" را اشاره میکنم. این از این!
2- اقای الهایی سحر قاطعانه این موضوع را رد می کند و از طرفی آقای مخدومی نیز در جوابیه خود مستنداتی ارائه داده که این موضوع وجود داشته و به نظرم این موضوع هنوز آنقدر کهنه نشده که نتوان حقیقتش را کشف کرد، بالاخره این جنایت یا رخ داده و یا رخ نداده، هر چند که از بعثی هایی که به مردم عرب ساکن کشور خودشان هم رحم نکردند و از ارتکاب هیچ عمل زشتی واهمه نداشتند هیچ چیز بعید نیست. اما خوب این یک موضوع تاریخی است و خوب است که بنیاد حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس بعنوان فصل الخطاب این موضوع را خاتمه دهد و حقیقت را برای "اهلش" بیان کند زیرا ممکن است مطرح کردن موضوع بصورت عمومی به صلاح مردم نباشد و دشمنان سوء استفاده کنند.
3- اقای الهایی سحر خود از اهالی رسانه های محلی است و البته در دوره نهم مجلس از حوزه دشت آزادگان هم کاندیدا بوده اند و بخوبی می دانند که مطرح کردن اینگونه مسائل باید با ظرافت خاصی و در محل خودش انجام شود و اینگونه موارد که به مسائل قومیتی مربوط می شود و باعث تحریک احساسات مردم می گردد -هر چند که حق با شما باشد- زمینه سوء استفاده دشمن را فراهم می کند و در شرایط کنونی که دشمنان بطور جدی روی تنوع قومیتی در خوزستان حساب باز کرده اند نباید به بازیکنان آنان پاس گل بدهیم!
آیا بهتر نبود به جای این اقدام، بصورت خصوصی موضوع را از طریق اقای مخدومی و یا بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس پیگیر می شدید و اگر حرف شما صحت داشت آن را از متن کتاب حذف می کردند؟ اگر بدنبال اصلاح امور هستیم نیازی نیست که مسائل را به تحریک احساسات عمومی پیگیری کنیم.
4- از طرفی باید به اقای مخدومی هم تذکر برادرانه بدهیم که اینگونه موارد بهتر است در عموم مطرح نشوند و چنانچه حقیقتی باشد و شما می خواهید مظلومیت شیعیان آن شهر را در تاریخ هم ثبت کرده باشید چه نیازی است که پشت جلد مجددا نوشته شود؟! (البته گاها این موارد توسط ناشر انجام می شود)
5- نکته آخر را به نویسنده مطلب "توهین به دختران سوسنگرد" عرض میکنم، خوب است که اندکی روش های صحیح انتقاد کردن را باهم مرور کنیم تا خدای ناکرده به مرزهای سیاه نمایی نزدیک نشویم. چنانچه همه حرف های شما حق و صحیح باشند آیا برای مطرح کردن آن باید به "اتهام" و "بدکلامی" متمسک شد؟ متاسفانه در نوشتار شما بخش هایی وجود دارد که در شان شما و در شان آقای مخدومی که از نویسندگان گرانقدر انقلاب اسلامی هستند و آثار فاخر متعددی به ایران اسلامی عرضه داشته اند نیست! برای نمونه به کلمات زیر توجه فرمایید:
«جنابعالی به چه حقی به ناموس مردم توهین می کنید»«چرا آبروی یک شهر که شریان اقتصادی و نیروی انسانی خود را در جنگ از دست داد، می برید؟» «چرا ناآگاهانه این مطالب را می نویسید و به ناموس مردم که یکی از درخشان ترین کارنامه مبارزات را در برابر انگلیسی ها و بعثی ها رقم زدند نابخردانه می نویسید؟»
«چرا به جای نوشتن ارزش های دفاع مقدس ... مبادرت به نوشتن یک سری مطالب اراجیف می کنند؟»
---------------------------------
بعد التحریر:
*درپایان باید یادی کنیم از مجاهدت ها و رشادت های مردم غیور خوزستان خصوصا برادران و خواهران عزیزمان در سوسنگرد. آنانکه در معرکه جانانه مقاومت کردندو نگذاشتند سرزمین اسلام و تشیع در اشغال بعثی های رذل قرار گیرد. بی شک همه خواهران و مادران سوسنگردی مان که در آن دوران جانانه مقاومت کردند و با پشتیبانی از همسران و فرزندانشان برای اعزام به جبهه ها به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفتند نزد خدای سبحان مقامی بلند مرتبه و جایگاهی رفیع دارند.
- ۹۲/۰۳/۱۸